#اگه_بدونی_پارت_64


از روي تخت برداشتم سريع از اتاق زدم بيرون. با ديدنه اشوان اونم تو اون فاصله ي کم قلبم فرو ريخت.

_ چه عجب.

ميتونستم نگاهشو روي تک تکه اجزاي صورتم حس کنم. براي خلاصي از نگاهه داغش تند گفتم: _ من امدم بريم ديگه.

با اين حرفم پوزخند صدا داري و زد و گفت:

_ حرفامو که فراموش نکردي؟

م*س*تقيم به چشماش نگاه کردمو محکم گفتم:

_ خير.

صورتشو با لجبازي به صورتم نزديک کردو گفت:

_ خيلي خوبه خانوم کوچولو.

با دست هولش دادم به عقب اما کوچکترين تکوني نخورد و بعد از چند لحظه مکث گرمي لباشو روي لبم حس کردم

يه ب*و*سه کوتاه اما وحشيانه. قلبم داشت از سينم در ميومد. تمام تنم گر گرفته بود. با کنار کشيدن صورتش

از صورتم با شيطنته خاصي که تو صداش بود گفت:

_ اين به جبرانه گستاخيايه ديشبو الانت.

قصد رفتن کرد اما وسط راه باز به سمتم برگشتو با همون لحن ادامه داد:

_ در ضمن رژتم خيلي پر رنگ بود دفعه ي ديگه از اين بد تر جبران ميکنم.

و در مقابله چهر ه ي گيجو متعجبه من از خونه خارج شد. نميتونستم رفتاراي متفاوتشو هضم کنم. مرموز ترين

ادميه که تا حالا تو عمرم ديدم.. با کشيدن نفسه عميقو گفتنه بسم ال. از خونه خارج شدم.

************************************************** ********

درست مثل هميشه سرعتش زياد بود اما خداييش خيلي تميزو با دقت رانندگي ميکرد. يه جورايي عاشقه

دست فرمونش بودم. صداي موزيکي که تو ماشين بود حسابي ازارم ميداد اخه يه اهنگ گوش خراشه

خارجي بود که با اون صداي کر کنندش روحه ادمو از تنش جدا ميکرد.

_ ميشه اهنگو عوض کني؟

صداي بلندمو شنيد اما جوابمو نداد. ا؟ حالا که اينطوريه من بلدم اقا اشوان. دستمو به سمته ضبط بردمو

با يه حرکت خاموشش کردم. بلافاصله بعد از قطع شدن موزيک با صدايي عصبي گفت:


romangram.com | @romangram_com