#اگه_بدونی_پارت_44


_بريم بيرون تو رو خدا اشوان.

نگاش هنوزم سرد بود. فقط بعد از چند لحظه خيلي محکم و جدي گفت:

_ برو حاضر شو.

ايووول تونستم. نميدونم يدفعه چي شد که بيشتر بهش نزديک شدم. با يه حرکت رو پنجه هاي پاهام

واستادمو يه ب*و*سه ي سريع رو گونش زدم. حاضر شرط ببندم چشاش شده بود قد نلعبکي.

اين ب*و*سه واسه من لذت خاصي داشت. البته فکر نميکنم اشوان حسي نسبت به اين کارم

داشته باشه اون سنگ تر از اين حرفاست.

خيلي سريع وارد اتاقم شدم بعد از يکم اروم شدن به سمت کمدم رفتم تا اماده شم.

يه تيپ اسپرت و دخترونه خوشگل زدمو از اتاق خارج شدم. با ديدن اشوان بازم قلبم ريخت

اخه بيشعور خيلي جذاب تيپ ميزنه جالبيش اين بود که رنگ خاکستريه تيشرتش با شال من

ست بود. يه نگاهه کوتاهي بهم کرد و از کنارم رد شد. الان با اين کارش خيلي قشنگ

اعتماد به نفسمو تخريب کرد.

با هم از خونه بيرون اومديم. توي اسانسور بوي عطرم با بوي عطرش هارمونيه عجيبي ايجاد

کرد. انقدر که داشتم بيهوش ميشدم. سوار ماشين شديم. مثل هميشه ماشينو مثل جت حرکت

داد. دستشو خيلي بي هوا به سمته ضبط برد با يه حرکت روشنش کرد. بعد از چند لحظه

صداي بلند موزيک اونم يه اهنگ خارجي که خيلي از ريتمش خوشم اومد مخصوصا با مدلي که

اشوان رانندگي ميکرد تو ماشين پيچيد. (اسم اهنگ: live it up از jennifer lopez & pitbull) “حتما

گوش کنيد”

با توقف ماشين کنار يه مرکز خريد چشام چهار تا شد. اين واسه چي اومده اينجا؟

_ پياده شو.

سعي کردم عادي رفتار کنم از ماشين پياده شدمو به همراهش داخل فروشگاه شدم.

_ عروسي دوستت قاطيه يا جدا؟

با اين حرفش با تعجب نگاش کردم که با يه پوزخند خيلي مغرور گفت:

_ شبيه ويندوز بالا نيومده ها نگام نکن جواب بده.


romangram.com | @romangram_com