#آینه_ای_در_برابر_آینه_ات_می_گذارم_پارت_11
فنجان را کنار می زند و از قوری، برای خودش چای می ریزد.
ملکی، آیپد را به طرفش می چرخاند.
- اینا الان توی تهران موجودن... دیگه فکر نکنم بالاتر از این مدلا بشه با این سرعت براتون تهیه کرد.
به عکسها نگاه می کند. پورش، بوگاتی، بی ام دبلیو...
- می گفتن ماشینای خارجی اینجا پیدا نمیشه.
ملکی، لبخند مغروری می زند.
- اختیار دارید!
با چشم به صفحه ی آیپد اشاره می کند.
- شما فقط انتخاب کنید!
خیره به پورش ِ بژ می گوید: می خوام راحت باشم وقتی رانندگی می کنم.
- عذر می خوام! متوجه منظورتون نشدم!
خودش را برای زندگی در کشوری با امکانات کم و پایین تر از همیشه اش آماده کرده است.
نگاهش می کند.
romangram.com | @romangram_com