رمان آدم دزدی به بهانه عشق

#آدم_دزدی_به_بهانه_عشق_پارت_71

با شک نگاه کردم و گفتم :
- خطر نداره واسه روشا ؟
- آروم میرم . کمربند هم یه جوری میبندم واستون . میدونم زود خسته میشه . بازم جاش رو عوض میکنیم .
چیزی نگفتم و پیاده شدم . سوار شدم روشا رو هم ب*غ*ل کردم .حامین هم خم شد تا کمربند بند و واسمون ببنده . فاصله مون خیلی کم بود . بوی عطر تلخش پیچید تو بینیم . در همون حالت برگشت نگام کرد. منم نگاش کردم و هیچ عکس العملی نشون ندادم . یکم نگام کرد بعد کمر بندو بست و در و ماشین رو هم بست . یکم بیرون ماشین وایستادو بعد اومد سوار شد و حرکت کرد . درست بود که ازش متنفر بودم ولی خیلی خوشتیپ و خوشگل بود.
روشا خیلی خوشحال بود. با دقت همه چیز و نگاه میکرد و با اشتیاق راجعش حرف میزد . تو این مدت اصلا با حامین حرف نزده بودم . فقط روشا بود که با ما حرف میزد یا ازمون سوال میپرسید . روشا نقدر حرف زد که خسته شد و خوابید . همون جوری که داشتم موهاش رو نوازش میکردم جاده رو هم نگاه می کردم که با صدای حامین به خودم اومدم .
- به سر و وضعت نمی یاد که خیلی به پول احتیاج داشته باشی . فکر کنم پول کتونی هایی که پات به اندازه حقوق یک ماه کار کردندت باشه . نه ؟
حواسم به این چیزها نبود . عجب آدم فضولی بود . به چه چیزهایی دقت می کرد . اسم زنها بد در رفته بود .
- منم نگفتم احتیاج به پول دارم . وضع خانوادگی بدی هم نداشتم . به مریم جون هم گفتم که پدرم ورشکست شده . اینم چیزی نیست که بخوام به خاطرش خجالت بکشم . منم میخوام م*س*تقل بشم و روی پای خودم وایستم . هرچند پدر مادرم راضی نیستن ولی من تصمیم خودم رو گرفتم .
پوزخندی زد و گفت :
- ولی سرو وضعت یه چیز دیگه میگه . شاید هم کار کردن بهانه باشه و یا از یه جای دیگه شارژ مالی میشی .
با تعجب گفتم :
- منظورت رو نمی فهمم
عینک آفتابیش رو بالای چشمش زد و یه نیم نگاه به من کرد و گفت :
- میدونی من از دختر هایی که کل سر و وضعشون و جیب دوست پسرای رنگارنگشون یا یه آدم احمق دیگه ای تامین میکنه بدم میاد .
یه آن احساس کردم یه سطل آب یخ ریختن روی سرم . این احمق چی داشت واسه خودش میگفت . با عصبانیت برگشتم سمتش و گفتم :
- هیچ معلوم هست چی میگی ؟ هر چی از دهنت در میاد میگی ؟ فکر کردی با کی طرفی ؟ یه دختر ..
حتی روی گفتنش رو نداشتم اون وقت این بیشعور اینجور فکر میکنه راجعبم . با بغض گفتم :
- چون بچه پولداری راحت به خودت اجازه میدی شخصیت دیگران رو خورد کنی . راحت هر چی به ذهن کثیفت میاد رو نثار بقیه میکنی ؟

romangram.com | @romangram_com