#آدم_دزدی_به_بهانه_عشق_پارت_104
بهش نگاه کردم و گفتم :
- چرا وقتی یه مورد واسه ازدواج پیش میاد همه میگن که طرف وضع مالی خوبی داره . قشنگ و از این حرفا ؟؟ فکر کنم چیزای مهمتری هم واسه ازدواج وجود داره .
با لبخند گفت :
- مثل ؟؟
- مثل دوست داشتن . مثل عشق . مثل تفاهم
سرش و تکون داد و گفت :
- عقایدت جالب !! ولی قبول کن خیلی از دختر ها به پول بیشتر از هر چیزی تو ازدواج فکر میکنند .
حرفش و تایید کردم و گفتم :
- با حرفت موافقم ولی همه مثل هم نیستن . قبول کن .
تو همین لحظه موبایلم شروع کرد به لرزیدن . تعجب کردم . آخه کسی این شماره منو نداشت . با تعجب گوشیم و از کیفم بیرون آوردم و به شماره نگاه کردم .
نا خود آگاه به لبخند گنده اومد رو لبم . حامین هم داشت با کنجکاوی نگام میکرد .
گوشی جواب دادم و گفتم :
- سلام سیاوش خوبی بچه؟
- به به سلام الین خانم . پارسال دوست ، امسال آشنا . خبری ازت نیست کوچولو ؟ چیکار میکنی؟
- هیچی میخوای چیکار کنم ؟ من خوبم تو خوبی ؟ سرم یکم شلوغ بود . به خدا چند روز پیش میخواستم بهت زنگ بزنم ولی یه مشکلی پیش اومد نشد
- اتفاقی افتاده ؟
- نه چیز خیلی مهمی نیست . چه خبر از خونه ؟ مامان اینا ؟
- هیچی مامانت که خوبه . فقط نگران تو . باباتم که صبح میره شب میاد . ولی انقدر بد اخلاق و عصبیه که مامانت میگه نمیشه اصلا باهاش صحبت کرد .
romangram.com | @romangram_com