#آدم_میشوم_اگر_تو_حوای_من_باشی_پارت_99

_من یه بار گفتم الانم میگم اون یه اتفاق بود که ناخواسته افتاد،شوخی نبود،دوما باید بری از خودش دلیل این شرطشو بپرسی.یه ابروشو بالا انداختو اهانی گفت.فکرم مشغول بود،چرا باید ازاد همچین شرطی بذاره اخه؟
*
داشتم از دانشگاه برمیگشتم خونه،امروز باران نیومده بود دانشگاه با هیراد رفته بودن خرید.نگاهی به ساعت انداختم ۸بود،خیابون خلوت
بودو همین باعث ترسم میشد،دستمو جلوی دهنم گرفتم ها کردم تا گرم شم. متوجه یه ماشینی شدم که همقدم داشت همراهم میومد،از گوشهی چشم نگاهی به ماشین انداختم،نشناختم،سرعت قدمامو بیشتر کردم.ترسیده بودم،صدای مردونه ای شنیدم:
_کجا خانومی؟بیا سوار شو برسونیمت.
مطمئنم که از ترس رنگم پریده بود،دیگه تقریبا داشتم میدویدم.صدای خنده هاشون رو مخم بود،نمیدونم چند نفر بودن،یه نفر،دو نفر،سه
نفر...یهو ماشین پیچید جلوم،از ترس ناخوداگاه جیغی کشیدم.نا امید نگاهمو به خیابون خلوت دوختم.هیچکس نبود.عقب عقب رفتم...دو
نفر از ماشین پیاده شدن،یکیشون با خنده از پایین تا بالامو از نظر گذروند و گفت:
_نگاهش کن چقد کوچولوعه،چرا میلرزی عزیزم؟بیا ما فقط میخوایم برسونیمت.
بعد خودشو دوست جلف تراز خودش شروع کردن به خندیدن.از ترس به سکسکه افتاده بودم دستمو مشت کردم،پاهام میلرزید.با لحن
مسخره ای گفت:
_نترس خانوم کوچولو،بیا سوار شو.
به خودم جرات دادمو با صدایی که سعی میکردم نلرزه گفتم:
_برین گمشین اشغالا.
قهقهه خندشون رفت هوا.زیر لب خدا خدا میکردم یکی نجاتم بده،یکیشون با سرعت اومد طرفم،ناخوداگاه جیغ خفیفی کشیدم.از بازوم
گرفتو منو کشید سمت ماشین،در حالی که مقاومت میکردم گفتم:_توروخدا ولم کنین،چیکارم دارین اخه،ولم کن لعنتی.
انگار اصلا صدام رو نمیشنید.سرمو خم کردمو گاز محکمی از دستش که بازومو گرفته بود گرفتم،باعث شد دستاش از دور بازوهام شل
شه.فوری خودمو از بین حصار دستاش خلاص کردمو مخالف جهتشون شروع کردم به دوییدن، یکی از موهام گرفتو برم گردوند.پرت
شدم زمین،طرف چپ صورتم به شدت میسوخت،با بهت دستمو گذاشتم رو صورتم،گرمی خونی که از بینیم میومد رو حس میکردم،همه
امیدم نا امید شده بود که...
*
از شدت سرما دندونام میخورد بهم،از پشت خودم رو به عقب میکشیدم یکدفعه خوردم به چیزی،با ترس سرمو به عقب برگردوندم.دو
جفت چشم عصبی دیدم که این روزا شدیدا با صاحبش درگیر بودم،لبخند نیمه جونی زدم،بالاخره خدا صدامو شنید.وجودش برام مثل یه

romangram.com | @romangram_com