#آکادمی_خون_آشام_(جلد_دوم)_پارت_57
سریعتر از بپاشد مه ( اضافه باید کنم بازی این را . ) کرد شروع خودش کار دزدیدن شامل میا های
سابق پسر دوست لیزا هم می شد ( بگذریم البته که لیزا در بود گرفته تصمیم آخر او را خواهد نمی ) و
. شایعات انواع کردن پخش شامل طور همین
میا تنفر البته از کاملا لیزا هم بدون علت دنبو . آندره ، لیزا بزرگتر برادر ( که در داد جان تصادفی همان
که عملا من را هم بود کشته ) میا را زمانی که سال اولی مورد بود سوء بود داده قرار استفاده . اگر حالا
تاسف احساس برایش بود ممکن نبود عوضی اینقدر میا کنم . آندره کار و بود کرده اشتباهی در حالی که
میا را درک می آیا دانستم نمی کردم کار او بود منصفانه که تلافی اش را این طوری سر لیزا در بیاورد یا
نه .
Mia Rinaldi .
و لیزا من از نظر نهایتا فنی این مبارزه یا بازی همان را میا اما ، بودیم برده به طور غیر توضیحی قابل از
، بود برخواسته زمین نه به کوچکی گروه اما ، قبل قدرت را دوباره بود ساخته خودش برای . شرور یا نه ،
پیروانی همیشه قوی رهبرانِ را جذب می . کردند
بودم شده متوجه که در درصد نود از روش ترین موثر مواقع در برابر او بود گرفتنش نادیده . حال اما
نوبت به ده نمی چون ، بود رسیده دیگر درصد شد کسی را که دارد به اعلام دنیا می مادرت کند تو روا
زده باشد داشته حقیقت مساله این اگر حتی ، بگیری نادیده . من از چرخیدم و ایستادم رفتن راه . میا
کنار یک خودکار فروش دستگاه 15ایستاده و می دانست که من را در جواب دادن به تاخیر انداخته بود .
به خودم زحمت ندادم بپرسم چطور از این موضوع اطلاع یافته بود . این اطراف اتفاقات کمتر به صورت
راز باقی می ماندند .
نگاهش وقتی به چشمانش ، افتاد صورتم تمام با گستاخانه خوشحالیِ ای باز انقدر صورتت. « شدند
داغونه که فقط یه مادر می . » باشه داشته دوست قیافتو هنوز تونه
« هه هه بود جالب ، . دیگه هرکس ای جُکش بود گفته اینو رو تحسین می . » کردم
خُب « تو در داری تخصص صورت جراحات . » ؟ چطوره دماغت
کمی میا یخیِ لبخندِ کم رنگ شد نکرد نشینی عقب اما . من حدود یک ماه دماغش پیش را بودم شکسته
( آن هم توی مدرسه رقص مراسم از این بین همه جا ) با بینی اینکه وجود اش تا به حال بود شده خوب
اما به کمی خیلی مقدار کج معلوم می شد . پلاستیک جراحی به طور می بینی مشکل توانست اش را حل
اما ، کند با اطلاعی که من از . نبود پذیر امکان فعلا امر این داشتم میا ی خانواده مالی وضعیت
با منو دماغ خوشبختانه ، بهتره: « داد جواب نمایی خود یه ی فاحشه روانی کستهش نه کسی که با من
. » داره خونی نسبت
واری روانی لبخند بهترین که می توانستم را . « دادم میا تحویل چه بد . خانوادت اعضای تو رو تصادفا
می های فاحشه اما ، زنن روانی چه ، تصادفی چه غیر تصادفی از لذت زدنت می ! » برن
romangram.com | @romangram_com