#آکادمی_خون_آشام_(جلد_دوم)_پارت_56

. محو لبخنش » شد ناگهان و به نظر مضطرب می آمد . ، حقیقتش « رز فکر ، می کنم ، صدمه ی عمده
خب ، به باشه بوده صورتت . »
از پریدمپایین تخت « . صدمه بیشترین چیه منظورتون به » ؟ بوده صورتم
اشاره ای به سینکِ بالای ی آینه آن کرد اتاق طرفِ . به سمت آن و دویدم به تصویرم در نگاه آینه
. کردم
حرومزاده « ! »
لکه صورتم چپِ سمتِ یِبالا قسمتِ بنفشی و قرمز ی را ، بود پوشانده به چشمم نزدیک ویژه . با نا
امیدی به . چرخیدم دکتر سمت
« این سریع از ، دیگه میره بین نه اگه ؟ یخ » ؟ بذارم روش
سرش را داد تکان دوباره . ممکنه « یخ کبود... متاسفم اما... کنه کمکی بتونه می شه . فردا احتمالا
وضعش از اینی که هست هم بدتر می شه اما ، توی یک هفته یا بیشتر ، از بین می ره . قبل از اینکه
خیلی طول قبلت شکل دوباره بکشه می شی . »
با گیج حالتی که اصلا به نبود ضربه خاطر از آمدم بیرون کلینیک . شدن خوب طی یک هفته یا بیشتر؟
خونسردی چگونه با آن اولندزکی دکتر در حرف موردش می زد دانست نمی مگر ؟ چه ؟ است خبر
تبدیل کریستمس و اسکی گردش توی به یک خواهم شد یافته جهش جانور . دارم یکبود چشم . یه
. وحشتناک کبود چشم
اونو مامانم و بهم . داده
با دری عصبانیت را که به موروی خوابگاه سمت ها باز می شد هل دادم . برف پشت سرم چرخ می
دخور . کمی ی عده از حاضر اشخاص در اصلی ی محوطه با نگاهی ورودم به من انداختند . تعجبی
نداشت که تعدادی از آن ها کردند نگاهم دوباره و برگشتند . در حالی که آب دهانم را قورت می دادم
سعی ندهم نشان واکنشی کردم . خواهد درست اوضاع شد وحشت نباید ، کنم . نو آسیب همیشه آموزان
می ؛ بینند در واقع به پیش ندرت می آید که نبینند آسیبی . مسلما این دیدگی آسیب از آسیب اکثر
بیشتر دیگر های دیدگی به چشم می آمد . اما من می توانستم تا وقتی که بشود خوب حالم با آن کنار
مگر ، بیایم نه هیچ و ؟ کس هم خبر چطور اتفاق که این نداشت برایم . هافتاد
هِی « رز داره حقیقت این ، که مادرت تو رو با مشت زده ؟ »
شدم منجمد . من آمیز تعنه و زیر صدای این را هر جایی می بدهم تشخیص توانستم . به چرخیدم کندی
و به رینالدی میا رنگ آبی و عمیق چشمان 14خیره شدم . موهای بلوندًِ و مجعد ، صورتش را قاب گرفته
بودند ، صورتی که اگر آن پوزخند شرورانه را نداشت می توانست بانمک باشد .
میا که یک سال از ما ، بود کوچکتر در مبارزه ای به لیزا حمله بود کرده ( بدون طور همین و این که
باشد داشته قصد به من هم حمله بود کرده ) تا ببیند چه توانایی کسی این را دارد که دیگری زندگی را

romangram.com | @romangram_com