#آکادمی_خون_آشام_(جلد_دوم)_پارت_124
اصیل ها گاهی در برخورد با هم از اینگونه عبارت های خانوادگی استفاده می لیزا رو به من . کردند
: پرسید « ؟ خوبی وقتی دیدم تا چه حد مستی فکر کردم شاید یه جا افتاده باشی یا توی آب غرق شده
. » باشی
« ...مست من » از انکار کردن دست کشیدم . « »حالم خوبه .
حالت همیشگی آدریان به محض دیدن لیزا جدی شد . دوباره حرکتش نیزاین مرا به یاد رویایم انداخت
.
لیزا نگاهی به و گفت : انداخت آدریان « چطوری پیداش کردی ، اوم ، نم ؟ دنبالش رو همه ی اتاقا
. » گشتم
« . » اوه
آدریان مایوسانه نگاهش کرد : « فکر کنم باید از . » کردی استفاده می پیمانتون
هردوی ما با تعجب و از سر ترس نگاهش کردیم : « چطوری در این باره می » ؟ دونی
فقط تعداد کمی در ی پیمان ما مدرسه در باره می . دانستند امکان اینکه صحبت آدریان در این مورد
تصادفی باشد به همان اندازه غیر ممکن بود که بگوییم رنگ موهایش مانند مال من است .
به طور مرموزی پرسید : « هی ، من نمی تونم همه ی راز امو بگم ه ، می دلیل مهمی هبه علاوه ی ؟ تونم
داره که شما دوتا همیشه . شید هم ظاهر می در کنار .. توضیحش سخته ، ولی این خیلی باحاله همه ی .
افسانه های قدیمی »حقیقت دارن .
لیزا با احتیاط نگاهش کرد : « ارتباط فقط به یه روش عمل می کنه ، رز می تونه احساسات و افکار من
رو حس کنه ، . » اینکارو بکنم تونم متقابلا اما من نمی
« آه . »
مدت کمی ساکت نشستیم و من مقداری آب نوشیدم . آدریان دوباره صحبت کرد : « تخصص راستی
تو چیه دختر دایی » ؟
لیزا دستپاچه شد . هر دوی ما می دانستیم باید قدرت روح او را از دیگران مخفی کنیم ممکن بود .
دیگران از شفا دادن او سو استفاده کنند ، این بهانه اما که لیزا تخصصی ندارد همیشه او را به دردسر می
. انداخت
: لیزا گفت
« تخصصی ندارم . »
« فکر میاونا کنن که قراره در آینده داشته باشی ؟ بعد از اینکه بالغ شدی » ؟
« نه . »
« ولی احتمالا توی عناصر مختلف کارت بهتر باشه ؟ درسته . فقط اونقدر قوی نیست که تخصص پیدا
؟ کنی
romangram.com | @romangram_com