#آکادمی_خون_آشام_(جلد_اول)_پارت_91

اگر کارپ دیوانه حرکت اضافه اي انجام دهد او به حمله کنم، هر چند زمین زدن یک معلم ایده ي استرس
.برانگیزي بود
خانم کارپ با چشمان گشاد شده و صدایی متقاعد کننده گفت: " هیچ اتفاقی نیافتاد، شنیدي چی گفتم؟
هیچی به و. هیچ کسی هم نمی تونی بگی چی دیدي.هر دو تاتون.بهم قول بدید.قول بدید هرگز راجع به
" .چیزي که الان دید حرفی نمی زنید
" .نگاه سخت من و لیزا تغییر کرد و لیزا به آرامی زمزمه کرد:" باشه
چنگال خانم کارپ کمی شل تر شد. " و دیگه اینکارو نکید.اگر این کار رو انجام بدید اونا می فهمن.پیداتون
" .می کننند
" .به سمت من برگشت: " نمی تونی بهش اجازه بدي دوباره این کارو انجام بده، هیچ وقت
***
.خارج از خوابگاهم، درون محوطه ي آکادمی، کسی نام مرا صدا کرد
" .سلام.رز؟ صد بار صدات کردم "

افکارم راجع به خانم کارپ و زاغ رها کردم به و صورت میسون نگاهی انداختم.ظاهرا او زمانی که به پا
.محوطه گذاشته بودم کنارم راه افتاده بود
" .من و من کردم: " شرمنده ام، ذهنم درگیره، فقط ... خسته ام
" دیشب خیلی هیجان انگیز بود؟ "
" . با چشمان باریک شده ام نگاهی او به انداختم. " چیزي نبود که نتونم از پسش بر بیام
حدس می زدم . " خندید، اما صدایش طوري نبود که انگار واقعا خندیده باشد. " به نظر جس نتونسته از "
" .پسش بر بیاد
" .نه، خوب انجامش داد "
" .اگه تو می گی باشه اما. به نظر من حتما تو مزه ي بدي میدي "
" .از راه رفتن دست کشیدم. . " و منم فکر نمی کنم تو به ربطی داشته باشه
" .با عصبانیت نگاهش به را دور دست دوخت. " یک کاري کردي که به همه ي کلاس مربوط می شه
" .هی، من که از عمد این کارو نکردم "
" .به هر حال مربوط شده.جس نخود تو دهنش نمی خیسه "
" .اون به کسی چیزي نگفته "
" .میسون گفت:" آره.چون خیلی جذابه و خانواده ي اصیلی هم داره، نباید این چیزا رو خراب کنه
پرخاش کردم:" این احمق بازي رو تمومش کن.اصلا چرا واسه تو ي اهمیت داره؟ حسودي می کنی که تو با
" این کارو نکردم؟
صورتش قرمز شد، تقریبا هم رنگ موهایش. " من نمی خوام بشنوم مردم راجع تو به چیزهاي مزخرفی بگن،
" .همین. جک هاي ناجوري راجع بهت ساخته شده. اونا ه.ز.ر.ه رو تو صدا می کنن

romangram.com | @romangram_com