#آکادمی_خون_آشام_(جلد_اول)_پارت_78

البته که می کنی.من شب ها بیدار دراز می کشم به و این فکر می کنم که چطور شما دو تا تونستین اون "
بیرون جایی رو اجاره کنین یا برین دبیرستان بدون اینکه حتی کسی بخواد والدینتون رو ببینه.بعد متوجه

شدم قضیه چی بوده تو. حتما باید از وسوسه ت استفاده کرده باشی.این طوري احتمالش وجود داره که شما
" .همون مرحله ي اول موفق به فرار از اینجا شده باشین
" .تو فقط فکر می کنی، بدون هیچ مدرکی "
" .من با نگاه کردن تو به هر مدرکی رو که نیاز داشته باشم بدست میارم "
او شانه اي بالا انداخت. " در.نه واقع دارم نگاهت می کنم چون از این کار خوشم میاد.وسوسه یه پاداشه.من
دیدم که تو اون روز براي در رفتن از زیر تکالیف ریاضی ازش استفاده کردي.دیدم که وقتی خانوم کارمک
" .می خواست مجبورت کنه تا تست هاي بیشتري بدي وسوسه ش کردي
" .خب شاید تو فکر می کنی اون وسوسه ست؟ شاید من فقط خوب آدم رو ها متقاعد می کنم "
چیزي در صداي لیزا وجود داشت که قابل درك بود، ترس و عصبانیت اما. برخلاف چیزي که از صدایش
برداشت می شد موهایش را طوري تکان داد که اگر را او نمی شناختم می کردم .ا.ل س می زند. اما را او می
.می شناختم ... مگه نه؟ اما ... ناگهان، مطمئن نبودم
چیزي در چشم هاي کریستین بود که می گفت به حرکت موهاي لیزا توجه کرده، در واقع به همه چیز او
.توجه می کرد
مردم هم همچین نگاه هاي احمقانه اي می کنن وقتی باهاشون صحبت می کنی. نه تنها مردم، بلکه تو می "
تونی موروي رو ها هم وسوسه کنی.شاید دمپایرها رو هم بتونی .دیوانه کننده ست.من حتی نمی دونستم
همچین چیزي هم ممکنه یه تو. جورایی یه سوپر استاري از. نوع شیطانیش، یه سوپر استار وسوسه کننده ي
."خشن
.این یک تهمت بود،اما صدا و رفتار کریستین همان چیزي را داشت که حرکت موهاي لیزا را داشت
لیزا نمی دانست چه بگوید.حق با کریستین بود، هر چیزي که او می گفت حقیقت داشت.قدرت اجبار و
وسوسه ي لیزا چیزي بود که ما به اجازه می داد صلاحیت ثبت نام در دبیرستان و اجاره ي خانه آن هم

بدون کمک هیچ بزرگتري را داشته باشیم و. این همان چیزي بود که لیزا با آن بانکدار را مجبور می کرد تا
. او به اجازه ي دسترسی به پول ارث باقی مانده از والدینش را بدهد
.این به اندازه ي استفاده از جادو به عنوان اسلحه اشتباه بود، هر ذره اش کار غلطی بود
اما چرا که نه؟ وسوسه یک اسلحه بود، آن هم از نوع قدرتمندش.قدرتی که به راحتی می شد از آن سوء
.استفاده کرد
کودکان موروي از ها زمان خردسالی یاد می گرفتند که استفاده از وسوسه خیلی، خیلی اشتباه است.هیچ کس
درست استفاده کردن از آن را نمی آموخت ، در حالی که تک تک موروي ها این قابلیت را دارا بودند.لیزا
یکم زیادي درگیر وسوسه شده بود و همانطور که کریستین اشاره کرده بود، او می توانست حتی در برابر

romangram.com | @romangram_com