#آکادمی_خون_آشام_(جلد_اول)_پارت_49
.از سر به سر گذاشتن او با دست برداشتم
" .خیلی خب.فقط اجازه بده آرون تو لیست بمونه، از کریستین هم دوري می کنی.اون خطرناکه "
" .تو داري بی خودي بزرگش می کنی.اون که استریگوي نشده "
" .تأثیر بدي روت می گذاره "
" خندید. " فکر می کنی من توي خطرم؟ اونم خطر تبدیل شدن به استریگوي؟
براي جوابم صبر نکرد به و جاي آن درب کلاس را باز کرد به. دنبالش وارد کلاس شدم و سعی داشتم ادامه
.ي بحث مان را دنبال کنم که چیزي توجهم را جلب کرد
سلطنتی ها در حال امتحان قدرت شان بودند و دخترها هم با حنده آن را ها تماشا می کردند.آن موروي را
نمی شناختم، اما می دانستم به احتمال زیاد جزو سلطنتی ها نیست.گروهی هم که سر به سرش می گذاشتند
متخصص هاي هوا بودند.آن ها کاغذ هاي میزش با را استفاده از جادوي ِ هوا به پرواز در می آوردند و
اطراف کلاس پخش و پلا می کردند. وقتی آن موروي سعی می کرد کاغذ هایش را بقاپد و جمع کند،
.کاغذها از را دسترسش دور می کردند
.غریزه ام مرا وادار می کرد تا کاري انجام دهم، مثلا یکی از آن متخصصان هوا را کتک بزنم
اما نمی توانستم جلوي گروهی از موروي ها، آن هم زمانی که لیزا تازه داشت از رادارهایشان خارج می شد،
.دعوایی راه بیاندازم.بنابراین فقط نگاهی از روي انزجار به آن ها انداختم به و سمت نیمکت رفتم
.وقتی روي نیمکت نشستم چیزي دستم را گرفت
.دست ِ جسی بود
" .در حالی که گیج شده بودم گفتم: " هی
.خوشبختانه او در برنامه ي سلطنتی ها شرکت نداشت.تصمیم گرفتم او با شوخی کنم
" !به دستم اشاره کردمو گفتم: " به اجناس ویترین دست نزنید لطفا
.صورتش با لبخند گسترده اي پوشیده شد، اما دستش را ازدستم بیرون نکشید
" .رز، در مورد اون موقعی که توي کلاس خانم کارپ شروع به دعوا کردي واسه پاول تعریف کن "
سرم به را سمتش کج کردم و لبخند سرحالی تحویلش دادم. " تو کلاس ِ اون که خیلی چیزا رو شروع
" .کردم
" .جسی گفت: " یه بار یه خرچنگ یه و موش صحرایی رو برده بود سر کلاس
خنده ام گرفت.جوابش را دادم." آره، ولی فکر کنم که موش صحرایی نبود، یه همستر بود.درست انداختمش
توي شیشه ي خرچنگه، جفتشون از این که همدیگرو می دیدن شوکه شده بودند، بعد شروع کردن به دعوا،
" .منم فقط داشتم بهشون می خندیدم
پاول، همان شخصی که روي نیمکت ِ نزدیکم نشسته بود نیز هرهر خنده اش شروع شد.ظاهرا سال ِ پیش به
.این جا منتقل شده بود و چیزي راجه به این موضوع نشنیده بود
romangram.com | @romangram_com