#آکادمی_خون_آشام_(جلد_اول)_پارت_34
.جایی او با نیمه لخت شوم
او یک موروي بود، و خیلی زیبا و هات.لباسی با علامت هایی آتش مانند پوشیده بود.چشمان را دید و لبخند ِ
.بازي زد
" هی ، رز خوش اومدي.هنوز هم قلبم آدم رو ها میشکونی؟ "
" داوطلبی؟ "
نیشخندش بیشتر شد. " یه بیا کم با هم وقت بگذرونیم تا ببینیم هستم .نه یا البته اگه به کسی قول ندادي
" .باهاش جایی بري
.به راهش ادامه داد و من از روي تحسین تماشایش کردم
ناتالی و دوستانش با حیرت به من زل زده بودند.شاید من مثل دیمیتري در مهارت خدا نبودم، اما در این
.گروه، من و لیزا خدا یا) حداقل خدایان قدیم ( بودیم
" .یکی از دخترها که نامش به را یاد نداشتم گفت: " اوه، خداي من.اون جسی بود، ها
" .لبخندي زدم و گفتم: " صد در صد خودش بود
" .آن دختر آه با اضافه کرد: کاش منم مثل به تو نظر می رسیدم
.چشمانش به من افتاد.راستش من یه نیمه موروي بودم، اما مانند انسان به ها نظر می رسیدم
زمانی که از آکادمی رفته بودیم خیلی خوب با انسانها قاطی شده بودم، تقریبا هیچ وقت درمورد ظاهرم فکر
.نمی کردم
حالا اینجا در بین دخترهاي لاغر و سینه کوچک موروي با دیگر ویژگی هاي بخصوصم ) منظورم سینه هاي
.بزرگتر و ران هاي خوش فرم تر هست ،( برجسته به نظر می رسیدم
می دانستم که خوشگل هستم، اما براي پسرهاي موروي، بدنم فقط زیبا نبود، بلکه سکسی بود.دمپایرها
.عجیب و غریب دلبري می کردند.یک چیز تازه، که موروي ها می خواستند یه امتحانی بکنند
خنده دار بود که دمپایرها در اینجا همه را مجذوب خودشان می کردند در حالی که دختر هاي باریک
موروي مانند سوپر مدل هایمشهور دنیاي انسان ها بودند.بیشتر انسان ها هم هیچ گاه نمی توانند به آن
پوست زیبا و بدن ایده آل مخصوص مدل ها برسند، درست مثل دخترهاي موروي که هیچ گاه نمی توانستند
.به من برسند
.من و لیزا کلاس هاي مشترکمان با را هم سر یک میز می نشستیم اما با این حال زیاد صحبتی نکردیم
نگاه هاي خیره اي که لیزا به آن ها اشاره کرده بود مرتبا دنبالمان بودند.متوجه شدم که بیشتر با کسانی
صحبت می کنم که در حال گرم کردن خود قبل از ورزش بودند به. نظر آهسته و کم کم به را ما یاد می
.آوردند و دیگر شیرین کاري رفتنمان از آکادمی در حال فراموش بود
.یا شاید باید بگویم من به را یاد می آوردند نه لیزا را
به این خاطر که من تنها کسی بودم که مدام صحبت می کرد.لیزا فقط نگاه می کرد، گوش می داد، اما نه در
romangram.com | @romangram_com