#آکادمی_خون_آشام_(جلد_اول)_پارت_21

معلم ما استن آلتو بود که پشت سرش به را او صورت خلاصه استن و پیش رویش در حالت رسمی نگهبان
آلتو صدا می زدیم از. نظر سنی از دیمیتري بزرگتر بود اما از نظر قد هرگز، و اینکه همیشه خشمگین و دلخور
.به نظر می رسید
امروز که ظاهرا بدتر هم شده بود.درون اتاق قدم گذاشت و من را دید که آنجا نشسته .ام چشمانش زمانی
.که اتاق را دور می زد به و صندلی من نزدیک می شد با حالت تعجب مسخره اي گشاد شدند

ببین اینجا چی داریم.هیچ کس به من نگفته بود که یه سخنران ِ مهمان داریم. رز هاتاوي. چه افتخاري! "
" .خیلی سخاوتمندید که با وجود برنامه ي فشرده تون، دانش خودتون ما با رو سهیم می شید
احساس کردم گونه هایم در حال سوختن بود اما با فشار زیادي خودم را کنترل کردم او به تا نگویم برو
!گمشو
به هر حال چون زهر خندش بیشتر شد کاملا مطمئن شدم که چهره ام این پیام را منتقل کرده.اشاره کرد
.بلند شوم
" .یالا، زود باش. اینجا نشین، بیا جلوي کلاس تا توي متن درس کمکم کنی "
" ... در صندلی ام فرو رفتم. " واقعا منظورتون این نیست که
" .لبخند طعنه زننده اش محو شد. " منظورم دققا همون چیزیه که گفتم هاتاوي، برو جلوي کلاس
سکوت سنگینی اتاق را در برگرفت. استن معلم ترسناکی بود و بیشتر کلاس هنوز می ترسیدند درست و
.حسابی به رسوایی من بخندند به. ناچاري بلند شدم، جلوي کلاس رفتم به و سمت بچه ها چرخیدم

به آن ها نگاه شجاعانه اي کردم و موهایم را پشت شانه هایم راندم از. سوي دوستانم چند لبخند دلسوزانه ي
کوتاه دریافت کردم.سپس متوجه شدم که ببینندگان بزرگتري در کلاس حضور دارند.تعداد کمی از نگهبانان
.) شامل دیمیتري ( انتهاي کلاس نشسته بودند
بیرون از آکادمی نگهبانان بر روي محافظت یک به یک متمرکز شده بودند.اینجا در آکادمی نگهبانان افراد
بیشتري براي محافظت داشتند و باید به نوآموزان هم تعلیم می دادند )صراحتا منظور کلاس هاي فوق
العاده با رز ي دیمیتري بوده است زیرا نگهبانان عموما خود در حال تعلیم دیدن هستند ( .بنابراین هر کسی
.که آن اطراف بود چند نوبت نگهبانی براي محافظت کل مدرسه و کلاس ها می داد
استن در حالی که به سمت من قدم بر می داشت گفت: " خب هاتاوي، راجع به تکنیک هاي محافظتیت
" .بهمون بگو
" تکنیک هاي ... من؟ "
البته حتما چندین نوع برنامه داشتید که بقیه ما زمانی که شما یه موروي ِ زیر ِ سن ِ قانونی از رو آکادمی "
" .خارج و در معرض تهدید دائمی خطر ِ استریگوي ها قرار می دادید قادر به انجامش نیستیم
سخنرانی کایروا در حال تکرار شدن بود، منتها با این تفاوت که این بار تماشاچیان بیشتري در حال نگاه
.کردن بودند

romangram.com | @romangram_com