#آکادمی_خون_آشام_(جلد_اول)_پارت_150
" . وقتی اون ها دنبالم اومدند
اون ها می خواستند رو تو هم تغییر بدن ؟ " هدف اصلی ایستادن در این رو جا فراموش کرده بودم. خیلی "
" . در داستان غرق شده بودم. " تو خیلی کوچیک بودي
فکر می کنم اون ها می خواستند من رو نگه دارند تا وقتی که بزرگ بشم و بعد من رو تغییر بدن . خاله "
تاشا به اون ها اجازه نداد من رو ببرن. اون ها تلاش کردن تقاعدش کنن تا ، اون رو هم تغییر بدن . اما وقتی
" .گوش نداد به زور متوسل شدن . باهاشون جنگید . خیلی وضعش بد بود و بعد نگهبان ها رسیدند
.چشم هاش دوباره به سمت من برگشت . لبخند زد اما هیچ اثري از شادي درونش نبود
همون طوري که گفتم یه ، ارتش مرگ . فکر می کنم تو دیوونه اي ، رز اما اگه شبیه بقیه ي اون ها بشی ، "
" .یه روز تواناییش رو پیدا می کنی که آسیب جدي اي به رو بار بیاري . حتی اگه من به هم نریخته باشمت
احساس وحشتناکی داشتم. کریستین زندگی افتضاحی داشت و من یکی از معدود چیزهاي خوب زندگیش را
. او از گرفته بودم
کریستین من به خاطر خراب کردن همه چیز بین و تو لیزا معذرت می خوام . احمق بودم . اون می "
" ... خواست تو با باشه. فکر می کنم الانم همین رو می خواد . اگه بتونی فقط
" . گفتم که نمی تونم "
من براش نگرانم . اون درگیر همه ي این مسائل سلطنتی شد چون فکر می کرد این طوري میا ننمی تونه "
" . دوباره کاري بکنه ... همه ي این کارها به رو خاطر من انجام می ده
" حالت طعنه آمیزش دوباره برگشت . " تو و ممنون نیستی ؟
نگرانم. اون نمی تونه همه ي این بازي هاي پست رو کنترل کنه. براش خوب نیست اما به من گوش نمی "
" . . ده می تونستم ... می تونستم از کمک استفاده کنم
اون می تونست از کمک استفاده کنه . هی ، خودت رو زیاد متعجب نشون نده ، می دونم چیزهاي جالبی "
" .درباره ي اون وجود داره . تازه من درباره ي چیزهاي دیگه حرف نمی زنم
. جا از پریدم . " اون بهت گفت ؟ ... " چرا که ؟ نه اون همه چیز رو بهش گفته بود
" .گفت : " لازم نبود اون بگه ، من چشم دارم
.باید خیلی رقت انگیز به نظر می رسیدم چون آهی کشید و و دستش را درون موهایش فرو برد
ببین ، اگه من لیزا رو تنها گیر بیارم ... سعی می کنم باهاش حرف بزنم . اما اگه راستش رو بخواي ... اگه "
واقعا می خواي بهش کمک کنی ... خب ، می دونم که باید تاثیر گذار باشم اما اگه کمک بهتري می خواي
باید با یکی دیگه حرف بزنی . کایروا یا. دوست نگهبانت . نمی دونم. کسی که چیزي می دونه. کسی که
" . بهش اعتماد داري
" . لیزا از این کار خوشش نمیاد . من نمیاد "
romangram.com | @romangram_com