#آکادمی_خون_آشام_(جلد_اول)_پارت_143
" .ارتباط با یکی از عناصر ذکر کردم ، انجام نداده یا. همین طور بود یا طور دیگه اي که ثبتش نکرده
یکم بیشتر پیش رفتم . " درباره ي شفاهایی که می داد چی ؟ آیا این یک عنصره که به شما اجازه می ده
" اون کارها رو بکنین؟
لخند کوچکی روي لب هایش به وجود آمد. " تا ، نه اون جایی که من می دونم نه ، . کسایی که عقاید دینی
دارند ممکنه بگن اون این کارها از رو طریق قدرت خدا انجام می داد از نه طریق جادوي یکی از عناصر .
" .بعد از همه این چیزي که داستان ها در موردش با اطمینان صحبت می کنند اینه که اون از پر روح بوده
" یعنی این ممکنه که اون هیچ تخصصی نداشته ؟ "
" لبخندش ناپدید شد. " رز این سؤال ها واقعا درباره سنت ولادمیره یا ؟ درباره لیزاست ؟
" ... من من کنان گفتم : " نه دقیقا
می دونم که براش سخته اونم جلوي همه همکلاسی هاش اما باید صبور باشه. " با ملایمت گفت : " اتفاق "
" . می افته ، همیشه اتفاق می افته
" .ولی بعضی وقت ها نمی افته "
به ندرت. اما من فکر نمی کنم لیزا جزو اون ها باشه. استعداد اون در هر چهار عنصر بیشتر از حد معموله "
" .حتی اگه تو هیچ کدوم متخصص نباشه . همین روزها یکی از اون ها خودش رو نشون می ده
" این یک ایده به من داد : " امکان داره که در بیشتر از یک عنصر تخصص پیدا کرد ؟
خندید و سرش را تکان داد : " . نه قدرت زیادي می خواد . هیچ کس نمی تونه اون همه جادو رو کنترل
.کنه. نه بدون اینکه عقلش از رو دست بده
.اوه ، عالیه
" .باشه ، ممنون "
می خواستم آنجا را ترك کنم که یاد چیز دیگري افتادم . " هی ، شما خانم کارپ رو می شناختین ؟ اون
" توي چی تخصص داشت ؟
خانم کارمک همون نگاه ناراحتی رو که بقیه ي معلم ها وقتی کسی درباره ي خانم کارپ حرف می زد به رو
" ... خودش گرفت . " در واقع
" چی ؟ "
من تقریبا فراموش کردم . فکر می کنم اون واقعا یکی از کسایی بود که هیچ وقت متخصص نشد. اون "
" .همیشه کنترل کمی روي هر چهار تا عنصر داشت
***
در طول بقیه ي کلاس هاي بعد از ظهر درباره ي حرف هاي خانم کارمک فکر می کردم ، تلاش می کردم
.تا روي تئوري لیزا – کارپ – ولادمیر کار کنم
همچنین به لیزا نگاه می کردم . خیلی ها الان می خواستند او با حرف بزنند براي همین زیاد متوجه سکوت
romangram.com | @romangram_com