#آکادمی_خون_آشام_(جلد_اول)_پارت_130
شکستگی دیده نمی شد ولی به نظر آسیب دیده بود. چشمهایش بیش از اندازه گشاد شدند و یک دفعه به
طرف میسون حملخ ور شد. همزمان صداي باز شدن در سالن آمد و هر دو در سر جایشان خشک شدند.
.مثل تازه کارهایی که در مبارزه دچار وحشت شده باشند
" .میسون پوزخندي .زد " احتمالا نگهبانا هستن. نمی خواي بفهمن که یه دخترو کتک زدي
.مایلز و آنتونی نگاهی رد و بدل کردند
" . آنتونی گفت : " زود باش بیا بریم ، وقت نداریم
" .مایلز با میلی به دنبالش راه افتاد. " بعدا میام سراغت آشفورد
" موقعی که آنها رفتند ، من به رو میسون کردم و گفتم : " یک دخترو کتک زدي ؟ ها ،
" ! با او سردي گفت : " قابلی نداشت
" .هیچ نیازي به کمک تو ندارم "
" .معلومه که نداري تو ، همیشه هر کاري به تنهایی انجام می دي "
اونا فقط منو گرفته بودن.آخرش خودم یه جوري باهاشون کنار می اومدم. نمی خوام رفتارم مثل ... مثل "
" .یک دختر باشه
" . یه تو دختري و منم فقط می خواستم کمکت کنم "
نگاهی به انداختم و چهره ي گرم و صمیمی اش را دیدم و. این به آن معنی است که از دستم عصبانی نبود.
.از نظر او من یک ه.ز.ر.ه نبودم ، در حالی که اخیرا خیلی ها این فکر را می کردند
" .خب ... متشکرم و متأسفم از اینکه سرزنشت کردم "
ما کمی دیگر صحبت کردیم و وادارش کردم بیشتر در مورد شایعاتی که در آکادمی هست حرف بزند او.
به بالا رفتن محبوبیت لیزا اشاره کرد ، اما به نظرش چیزي عجیبی نبود در همین حین که صحبت می کردیم
متوجه ي نگاه هاي عاشقانه به او ي خودم شدم و این احساس ، او من را ناراحت می کرد. من همیشه
!گناهکارم
مگر او با بودن چقدر می توانست برایم سخت باشد؟ واقعا از اینکه او با بیرون نمی رفتم شگفت زده بودم!
زیرا آدم خوب و بامزه اي بود، نگاه هاي زیبایی هم داشت . ما زمان زیادي با هم بودیم ... ولی چرا برخلاف
بقیه درست زمانی که او مرا می خواهد ، احساسی نسبت او به ندارم؟ چرا من نمی توانستم احساساتش را
!جئاب بدهم
قبل از اینکه سؤال کردن از خودم را تمام کنم جوابش را گرفتم. من نمی توانستم دوست دختر میسون باشم
. نه زمانی که فردي را تصور می کردم که مرا در آغوش گرفته با و لهجه ي روسی اش در گوشم نجوا می
کند. میسون از روي تحسین مرا تماشا می کرد ، بدون اینکه بداند در سر من چه می گذرد ، ، نگاه هایی که
عاشقانه و ستایشگر بودند و. من همان لحظه فخمیدم چطور می توانم از احساسش به نفع خودم استفاده کنم
.
romangram.com | @romangram_com