#پانزده_سال_کابوس_پارت_47

لئون:یعنی چی ایدا بسه دیگه نمیزارم همش خودسر باشی تاهمینجاشم زیادی بهت فرصت دادم!

ایدا:ببین لئون تو مسئول من نیستی فهمیدی درسته قبلا بهت قول داده بودم هر اتفاقی بیفته بهت بگم ولی این قضیه خیلی فرق داره من دیگه هیچ کسی واسم نمونده اگه توهم بمیری دیگه حتی یه آشنا هم ندارم میفهمی؟

لئون:با این حرفات نظر من عوض نمیشه.

ایدا:به جهنم که عوض نمیشه پس عواقبش پای خودت در ضمن بیا این فیلمو بگیر این همون اثبات بیگناهیمه اگه اینو بدست کریس برسونی اونم میده به دادستانی اونوقت بی گناهیم ثابت میشه من اگه اینو به کریس بدم میمرم هروقت بهم برخوردیم امون نمیداد که واسش توضیح بدم ,دست تو باشه بهتره !

سی دیو گرفتم...!

لئون:باشه نگران نباش فیلمو میدم اگه به حرفای منم گوش بده خودت میدونی که کریس لجباز تر از این حرفاست!

به سیدی نگاه کردم حرفاش تو سرم میچرخید بعد از چن دقیقه دیدم ایدا دوباره غیبش زده ...همیشه همینطور بوده خودخواه و غیرقابل پیش بینی .

ایدا********

ایدا بعد از ازاخراج شدنش از گروه B.O.Wتصمیم گرفت برای خودش کار کند و وابسته به گروه دیگری نشه از اون موقع ومرگ خانوادش خودساخته شد مهربون بود ولی احساس نداشت درس مثه سنگ آشنایی اون بالئون از جایی شروع میشه که که توی یه دانشگاه درس میخوندن و حتی وقتی که ایدا

میخواست آموزش ببینه مربی

اون لئون بود وباعث شد از یه لج و لجبازی بین این دونفر دوستای خوبی هم در کنار هم باشن ویه علاقه ی کمرنگی بینشون اتفاق بیفته ولی چون ایدا ازکارش برکنار شدو خانوادشو از دس داد باعث شد این علاقه ادامه پیدا نکنه .

قبل از کار اون تواین گروه اون تو آزمایشگاه سری آلبرت کار میکرد و مثل جیل و کریس اونجا فعالیت میکرد وبعد از مشغول شدنش تو گروه آدام بعد نابود کردن راکون سیتی اونو با کمک آلبرت اخراج کردولی جیل بعد از باخبر شدن این موضوع باپدرش به شدت مخالفت کردو جلوشو گرفت ولی فایده نداشت!


romangram.com | @romangram_com