#پانزده_سال_کابوس_پارت_16

هانی گن: آره اونم اسمش جیله خیلی عجیبه لئون اسم عضو جدید گروه به اسم دختر رئیس جمهور یکیه ولی فعلا هیچ اطلاعی از جیل بن فورد بدس نیووردم نگران نباش به محض گرفتن اطلاعات بهت خبر میدم .

لئون:باشه مرسی فعلا

گوشیو قطع کردم و دنبال کلر رفتم.

خیلی به جیل شک کرده بودم اگه اون دختر رئیس جمهور باشه کارم دراومده باعصبانیت وارد دفترشدم!

لئون:سناتور الان تو اتاقه ؟

کلر:آره بدبخت ترسو الا ن هفت سوراخ قایم شده قبل از حادثه سقوط هواپیما داش پنهانی ازفرودگاه فرار میکرد.

جیل:آره ترسو تر از این بشر جای دیگه ای ندیده بودم توقع داش با اون شرکت داروسازی ویل فارما به کجا برسه آمبرلا کم واسمون دردسر درس کرد اینم یه شرکت داروسازی دیگه تاسیس کرده .

جیل:جوابی نشنیدم سرمو برگردوندم طرف کلرو لئون دیدم از تعجب ماتشون برده به من ...خاک برسرم گند زدم لعنت به من نباید چیزی میگفتم آخه منی که مثلا یه دختر معمولیم این همه اطلاعاتو از کدوم گوری آوردم آخه .

لئون: صبر کن ببینم تو اینا رو از کجا میدونی مشکوک میزنی ؟

کلر: بیش تر نفوذی به نظر میای تا یه تازه وارد درسته؟

جیل: ای بابا این حرفا چیه خوب منم از دیگران شنیدم دیگه !

لئون:اه نه بابا حالا از کیا شنیدی ؟


romangram.com | @romangram_com