#پانزده_سال_کابوس_پارت_130

شری:کرازر مرد؟!

-:نمیدونم منکه شک دارم!

از جام بلند شدمو راه افتادم که برم...

-:کجا الان نزدیک شبه خطر ناکه امشب همین جاها باید یه جایی پیداکنیم در ضمن شاید کرازر نمرده باشه اگه پیدات کنه کارت تمومه!

شرس:مگه ماشینو ندیدی منفجر شد کرازرم حتما مرده!

-:باشه تو اینطور فکر کن حالا میبینی مرده اس یا زنده شرط خونمو باهات میبنده ام که زنده است اون مارو به درک واصل نکنه خودش نمیمیره!

میخواستم برم ولی بدجور ترسیده بودم میترسیدم کرازر زنده باشه اگه منم پیدا میکرد دیگه کارم خواسته بود !

به طرف کلیسای اون دهکده رفتیم نا خودآگاه بازوی این پسره از خود راضیو گرفتم حتی از آدمای اونجا که سالم بودن هم میترسیدم!

-:زیاد نمیتونیم اینجا بمونیم باید زودتر بریم پس از پیشم تکون نخور باشه؟

سرمو تکون دادم...:راستی نگفتی اسمت چیه؟

-:اسمم جیک مولروسکره!

شری:تو از خانواده ی آلبرت وسکر نیستی؟


romangram.com | @romangram_com