رمان تو از کجا پیدات شد

#تو_از_کجا_پیدات_شد_پارت_116


وقتی کف دستشو روی شکمم گذاشت! موجی از دلتنگی بهم وارد کرد...انگار اشکام منتظر همین اتصال بودن تا ببارن!چشمامو بستمو زمزمه کردم: برو...و تو دلم داد زدم: بمونی دیگه نمیتونم خودمو کنترل کنم!پس میزنم نسیمو بچشو از ذهنم..خفه میکنم صدای وجدانمو که همیشه بلندتر از احساسم فریاد,میزنه تو مال من نیستی!!

زانو زدو دستاشو دو طرف شکمم گذاشت: عطا...( به اندازه ای دلمو میلرزونه صداش که وقتی میگه مهسا)

منو میشناسی؟!...( مگه میشه نشناسه؟! مامانش تو خوابو بیداری از تو براش میگه...)

دوست داشتم نوازش کنم موهاشو! ولی دستم روی شونش نشست:بهتره ...بری!!

سرشو چسبوند به شکمم: من پدرتم...حق داری نشناسی؟!...

فقط تونستم بگم: عماد خواهش میکنم( و ادامه دادم خواهش میکنم دل تنگترم نکن)

- ازم گرفت...روزایی رو که میتونستم کنارت باشم! باهات حرف بزنم...

کلافه گفتم: عماااد...

داد زد: من کامیارم...( چه کامیار باشی چه عماد! عشق این زنی!!)

ایستادو بلند تر داد زد: دوس نداری بدونه کی فاصله انداخت بینمون؟!...میفهمه...بالاخره میفهمه...

کاش میتونستم چشمامو ببندم تا نبینه لباشو!! خیلی سخته روبروی کسی بایستی که همه ی دنیات باشه...حس بودن باهاشو سرکوب کنی!همیشه فکر میکردم فقط تو آب میشه غرق شد!!اما من غرق میشم! تو همین خشکی...مقابل این مرد...توو چشماش...غرق میشم تو نگاهش...

مطمئنم اگه چند دقیقه بیشتر بمونه...دیگه نمیتونم حسمو کنترل کنم...

گرچه با تاخیر؛ جواب دادم:اره...میفهمه پدرش! چه ظلمی در حق مادرش کرد!! تنهاییه الان من به خاطر اشتباهه توإ...

دستاشو روی گونم گذاشت! میخواستم بمونم تو حصار دستاش...اما نیرویی سرمو عقب کشید: تمومش کن...برو( داد زدم بمون برای همیشه)

نگام کرد.....و رفت.....

صدای هق هقم تو سکوت خونه پیچید و بعد صدای بسته شدن در....دستامو گرفتم سمت کانتر و خیره شدم به کیسه های خریدش! به شکلاتی که میدونست عاشقشم...

/// ★چشماتو ببندو دستاتو بیار جلو...

چشمامو بستم: عماد؛ سوسکی چیزی نذاری تو دستما

خندید؛ بسته ای تو دستم گذاشته شد!! چشمامو باز کردم: وااای عماد...ازین شکلاتا...آخخخخخ...( لبامو غنچه کردم) ببین چه خانوم کم توقعی داری! با ی بسته شکلات خام شدم...

خندیدو دستشو انداخت دور گردنم: خانوم کم توقع من...همچین ارزونم نخریدم این شکلاتو...

ازش جدا شدم:بابا قبلا یکی دوبار خریده بود برام...نمیدونستم گرونه...

romangram.com | @romangram_com