#سهم_من_از_با_تو_بودن_پارت_140

کاملا واضح بود به مذاقش خوش نیامده : وا ... مگه می شه اهمیت

نداشته باشه ؟

پوزخند زد : آخه شما همش داری آبرومندی رو به جهیزیه ربط می دی

... گفتم شاید وقار و متانت و عفت مهم نیست

پک محکمی به قلیانش زد .. عصبانی شده بود .. حق هم داشت جواب

! آن همه حلوا حلوا کردن این نبود

ــ اتفاقا در وهله ی اول به همین مورد اهمیت می دن ... دختری رو می

پسندن که آفتاب مهتاب ندیده باشدش ... اهل خونه داری باشه کد بانو

.... باشه

! همه ی طعنه هایش من و مادر را نشانه می گرفت

عطا هم با همه ی ناراحتیش از من جواب او را خوب می داد : البته

همیشه گفتن هر شهری و رسمی ... فرهنگ بعضی از شهرا همینه که زن

فقط تو خونه بشینه و تنها هنرشم عوض کردن پوشک بچه باشه و کهنه

شستن ... اینجا اینطور نیست ... دختر درس نخونده و شاغل نباشه کمتر

خواهان داره ... همین ریحانه ی خودمون رو ببینید ... یکی دوسال دیگه

درسش تموم بشه واسه خودش خانوم مهندسه ... می تونه رو پای خودش

واسته ... مستقل باشه .. زندگی امروز اونم تو تهرون دیگه رسم و سنت

... نمیشناسه ... هر کی برای خودش زندگی می کنه ! گور بابای حرف مردم


romangram.com | @romangram_com