#روژان،_قربانی_یک_رسم_پارت_60

- خونه ی منم امان و امانه ها

- نه خیر ، نه تا وقتیکه اون دختره تو خونه تو باشه .

- بیخیال اون دختره ، با اون چی کار داریم

- شاید اون با تو کار داشته باشه .

امان از دست حسودی های بهار .

- بهار جان ، عزیزم من چند دفعه گفتم با اون کاری ندارم .

- اصلا چرا میری اونجا

- بهار خونمه ، نمیشه که نرم خونه

- اصلا یه خونه دیگه بگیر واسه خودت

- نمیشه تنهاش بزارم

- مگه اون تنها خونه است ... مگه نگفتی اون پیر زنه هم خونه است . دورغ گفتی ، آره ... هر شب با اون تنهایید

پشت سرهم حرف میزنه و عصبانیه . کلافه دستمو میکنم تو موهام

- اولا پیر زن نه دایه . دوما هست ولی نمی تونم اونا رو تنها بزارم که

- من این چیزا حالیم نمیشه

همون موقع رهام می یاد تو اتاق


romangram.com | @romangram_com