نوشته: آسایا آریایی
این قصه حکایت یک رسم است رسمی به نام خون بــــــــس… حکایت روژان است، روژان سرلکی که با کشته شدن جوانی از ایلی که قدیم با هم مشکل داشتند، توسط برادرش رادمان زندگیش متحول میشود. آقابک که فردی خودخواه و خودرای است روژان را به خون بس میفرستد. این تصمیم آقابک همه جوانب زندگی روژان را عوض میکند. حکایت کیاوش است، کیاوش سرلک که عموزادهاش توسط فردی از ایل روژان به قتل رسیده است و حالا بزرگان خاندان برای جلوگیری به ریختن خونهای بیشتر پیشنهاد خون بس را قبول میکند. این تصمیم بزرگان ایل همه جوانب زندگی کیاوش را عوض میکند… #روژان_قربانی_یک_رسم
رمان های مشابه