#پارک_پارت_14


میگه هر چی که تویه افکارشم…

میدونم پشتم دری وری زیاده…

ولی میگه با همه این دری وری میخوامت…

کار درسته ولی پا کار نیس رو مود باشه رول مو سری وری میشاقه…

میچرخه دورم مثه سر گیجه از اون متاس که بد رد میده…

بیست چاری دست گل به آب میده ولی میگه فقط واسه سرگرمیشه…

ما یه مشت دیوونه ایم که بهمون میگن دهه هفتادی…

نخبه ایم ولی از اون نخبه هایی که همه رد دادیم…

ما یه مشت دیوونه ایم که بهمون میگن دهه هفتادی…

نخبه ایم ولی از اون نخبه هایی که همه رد دادیم.

( هفتادیا – Gz Band )

شایان – ایول.هر چی گفته راست گفته.

شادی – آره،مخصوصا اونجاش که میگفت ما یه مشت دیوونه ایم که بهمون میگن دهه هفتادی.

یخورده مسخره بازی در آوردیم و آهنگ گوش دادیم تا رسیدیم.پیاده شدیم و رفتیم داخل.یه جا رو نیمکتا نشستیم.شایان یخورده اینور و اونورشو نگاه کرد و گفت:

- بچه ها نیستن؟

آرتا – نمیدونم.بذار الان بهشون زنگ میزنم.

( بچه ها بجز اکیپ خودمون،تو پارک هم اکیپ دارن:

کوروش،صادق،امیر،مهسا،نگار،مبینا،ملیکا )

آرتا – بـــــه سلام داش صادق.چطوری؟

romangram.com | @romangram_com