#پرستار_دوست_داشتنی_پارت_17

‏-از نظر جسمي کاملا سالماً

باتعجب نگاش کردم..واا پس دردش چيه پسره؟

‏-راستش پويا از نظر ذهني يکم مشکل داره..يعني پيش دکتر ک برديمش گفتن ک پويا ديوونه شده و گاهي اوقات کاراي عجيب غريبي ميکنه..براي همين ي پرستار ميخوايم ک شبانه روز مراقبش باشه..‏

دهنم از تعجب بازموند..يعني واس ي پسر ديوونه پرستار ميخوان؟ اونم تمام وقت‌؟

ب لاله نگاه کردم ک اخماش توهم بود..معلومه راضي نيست..ولي اون ک نميخواد کار کنه..من ميخوام کار کنم..‏

هرچند معلوم نيست قبول کنم يا نه..‏

همين ک دهن بازکردم تا حرفي بزنم صداي داد ي پسر بلند شد:پـــــويااااا ميکشمــــــت روانـــي

اونقدر بلند داد زد ک باعث شد يکم خودمو جمع وجور کنم..‏

پشت بند داد اون پسر صداي قهقهه ي نفر اومد ک فکرکنم بايد پويا باشه..‏

با اين سروصدا خوب شد خونشون اپارتماني نيست..‏

کم کم از کنار راهرو سايشون معلوم شد..و وقتي کامل نمايان شدن با چشماي گرد شده از شدت تعجب بهشون نگاه کردم...‏

اينا چرا اينجورين؟؟؟



ب پسري ک موهاي قهوه اي روشن داشت و روکول پسري بود ک قيافش بشدت عصباني ميزد خيره شدم ..يعني اونجوري ک نشون ميداد بزور رو کولش بود..‏

موهاشم تو دستش بود :/‏

يهو محکم موهاي اون پسره ک رو کولش بودو کشيد ک داد اون پسره دراومد:پــــــويا احمقِ ميمون از رو کولم بيا پايين..اه موهامو ولکن وحشي

پس پويا اينه..ي لحظه ترس ورم داشت..نکنه سرمنم ازاين بلاها بياره؟ اين بياد روکول من ک ازم چيزي باقي نميمونه..کچلمم ميکنه..‏

پوياهم مثل اينک از فحشاي اون پسره حرصش دراومد ک سرشو خم کرد و گوششو محکم گاز گرفت..‏

دوباره اون پسر داد کشيد و چون هنوز پويا رو کولش بود از پشت خودشو محکم کوبيد ب ديوار..درواقع پويا ضربه خورد..دادي کشيدو چشماشو بست..‏

اون پسره مو مشکيه ک اسمشو نميدونم چيه وقتي ديد پويا هيچي نميگه همونجور ک دستش رو گوشش بود برگشت سمت پويا ک روزمين افتاده بود..‏


romangram.com | @romangram_com