#مسافر_پارت_107




نمیدونم که دلت بند کجاست

پابند کیه

خیلی بی وفاست

نمیدونم باکی همبازی شده

چطو راضی شده

خیلی سر به هواست





نمیدونم که دلت منو می خواد

پا به پام میاد

اصلا عشقم و می خواد؟!

نمیدونم سر کارم یا که نه

بیدارم یا که نه

تورو دارم یا که نه





میگم حرفای تورو تو قلبم من حک کنم

میگی نه

باز کاری میکنی به حس خودم شک کنم

همه شعرام جون تازه می گیره وقتی که تو بامنی

دنیا بامنه وقتی که تو بامنی





نمیدونم که دلت بند کجاست

پابند کیه

خیلی بی وفاست

نمیدونم باکی همبازی شده

چطو راضی شده

خیلی سر به هواست

سرمو به شیشه ماشین تکیه داده بودم ،بیرونو نگاه میکردم ولی تموم حواسم سمت حرفای خانوم رحیمی بود:

-اینم گل دخترت ببین چقد شیطونه...

دستمو گذاشتم رو شکمم و آروم گفتم:

-مامانی؟زود تر بیا

آیدا متعجب به من نگاه میکرد

چند قطره اشک از گوشه چشمم جاری شد آهی کشیدم و گفتم:

-مامان خیلی تنهاست..!!!

آیدا آروم دستشو گذاشت رو دستم

-اِ دیوونه این چه حرفیه پس ماها پشمیم؟؟از همین حالا داری تبعیض قائل میشیا

بعد جوری که انگار مخاطبش جنینی که در بطن داشتم بود گفت:

-ببین با مامانی چیکار کردی هنوز نیومدی ماها رو قاطی باقالیا کرد


romangram.com | @romangram_com