#من_پلیسم_پارت_81

یه نفس عمیق کشیدم و با سر تایید کردم.

کتی با موبایل به یکی گفت :حالا...!

چراقا یه دفعه خاموش شد و پشتش صدای جیغ زنا و همهمه اومد.منم سریع و کورمال کورمال به همه تنه زدم و رفتم وسط سکو وایسادم.

معلوم بود همه ترسیدن آخه همه قاچاقچیای محترم بودن که از موجودی به نام پلیس واهمه داشتن!

حالتمو گرفتم.دستامو بردم بالا و از پشت چسبوندم به هم.سرمو انداختم پایین کمرمو کج کردم.یه پامو آوردم جلو و رو نوک انگشت ایستادم.رو بنده بنفشی که رو دماغمو دهنمو پوشونده بود نمیذاشت خوب نفس بکشم ولی با این حال باز یه نفس عمیق کشیدم و آروم گفتم حالا.

یه دفعه چراغ با لا سر من که مخصوص استیج بود روشن شد.

صدای همهمه یهو قطع شد.هیچ صدایی نمیومد!انگار حتی نفسم نمیکشیدن!

این که حس کنی یه عالمه چشم داره نگات میکنه خیلی حسس بدیه!

داشتم میمردم ولی نباید خراب میکردم.سرم پایین بود و منتظر شروع آهنگ بودم.رو استیج یه سری فن بود که باد میزد زیر من و موها و لباسمو تکون میداد.با شروع آهنگ کم کم باد هم شروع شد و منم حرکات نرم دستمو شروع کردم.

موهامو لخت شلاقی کرده بودم که با هر حرکت من سریع تغییر جهت میداد.عین پرچم!

رقصم با حرکت دستام شروع میشد.از انگشتا آروم شروع میکردم به چرخوندن.آروم و با ریتم آهنگ عربی.از انگشت به مچ دست.از مچ دست به بازو ها.کم کم سرمو گرفتم بالا و چرخشمو به کتفمو کمرم رسوندم.

خیلی باحال بود هیچ صدایی جز آهنگ نمیومد!امگار میترسیدن حتی با صدای پچ پچشون رقص من خراب شه!

چرخشو به پاهام که رسوندم ریتم عوض شد.حالا نوبت حرکت ماری بود.

دستامو بردم دوطرف بدنمو عین مار حالت میدادم.فربد و پیدا کردم و زل زدم تو چشاش.چشمامم خمار کردم که حسابی نون به تنور بچسبه!

با تند تر شدن ریتم حرکات منم بیشتر میشد.کم کم لرزشو شروع کردم.

باسننمو عین چی میلرزوندم.تو اون نور تاریک و روشن یه صحنه ای شده بود که بیا و ببین.هه هم انقدر داغون بودن که یکیشون به عقل ناقصشون نرسید از شاهکارم فیلم بگیره!

ریتم عوض شد اینجا باید با سرم موهامو میچرخوندم.واسه همین دست بردم و روبندمو یاز کردم و پرت کردم یه جا!نمیدونم تو سر کدوم بدبختی خورد!

اینجا باید یه خورده لای لبام و باز میزاشتم که س*ک*س*ی بشه!

هنوز تو چشای فربد زلیده بودم.اونم عین چوب خشکی که تبدیل به درخت شده باشه....با دهن باز مونده و چشای گرد شده داشت نگام میکرد.خداااا چی میشد یه پشه همین الان بره تو دهنش بعد بره تو مغزش بعد مغزشو نیش بزنه و بعد فربد هم سکته مغزی کنه و بعد بمیره؟

داشتم دیگه از دستو پا میوفتادم که آهنگ رسید به آخرش.دیگه هرچی هنر داشتم گذاشتم وسط....ته آهنگ من باید دستامو باز میکردم بالا سرم.سرمم میگرفتم بالا و یه پامم جمع میکردم تو شیکمم.

romangram.com | @romangram_com