#من_دیوونه_توام_پارت_7


ادی:ره ولی ارم شب حال میده الان جای دیه بریم من به اون 3 تا میگم بیان

من:اکی فقط کجا بریم الان که شب بریم ارم؟که به بچه ها خبر بدم؟

ادی:آب و آتش

من:عالیه اکی پس من برم خبر بدم ساعت 3 اینجا باشن

ادی:اکی

دودیدم تو اتاقمو به آرسی پی ام دادم:

arsi 3 bia jelo khonamon ba arti o dostash berim ab o atash bad shab berim eram

آرسی ج داد:

Ok be bache ha khabar bedam??

من ج دادم:

Re

دیه منتظر نشدم ج بده چون 2:10 شد سریع موهامو یه ور بافتم یه شلوار مشگی از اینایی که مچ پا معلومه با یه مانتوی روزنامه ای که تازه مد شده بلند که هیکل باریکمو نشون میده قدم بلند تر میشه قدم نه کوتاه نه بلند اندازه وزنم هم 50 کیلو ام به قول مامان هرچی میخورم چاق نمیشم راس میگه قشنگ روزی 2 تا پشقاب غذا میخورم ولی خو چاق نمیشم خو قیافم چشام سبز آبی عسلیه بعضی اوقات سبز میشه یا ابی و دورش عسلیه موژه های بلند ولی بور دماغ عملی که وقتی 18 سالم شد عمل کردم با لبای غنچه ای صورتی پوستم سفیده سفیده سفیدکه نه ولی خیلی سبزه هم نیستم موهای بلند بور که تا زیر باسنمه که هالا بافته بودمش

یه شال مشگی هم سرم کردم یه کتونیه سوپر استار سفید با خطای مشگیم پام کردم بعد از یه عکس از اتاق امدم بیرون البته سویچ ماشینم که ارتی دیروز اوردش رو با خودم اوردم گوشمو برداشتم کیف هم وللش آرتی هم همون موقع امد بیرون یه شلور اسلش مشگی یه بلیز مشگی که به رنگ سفید روش نوشته بود طهران با کپ مشگی که باز نوشته بود طهران با کتونی سوپر استار مشگی خطای سفید دقیقا برعکس من خخخ یه عکس انداختیم امدیم بیرون که همون موقع ماشین آرسی که لامبور گینی بود زد رو ترمز و اون 3 کله پوک ریختن پایین و همون موقع یه فراریه ناز به رنگ مشگی زد رو ترمز و دوستای ادی امدن پایین ادی:خو این دوستای من به یه پسره قد بلند هیکل ورزش کاری با چشای عسلی دماغ خوش فرم لبای گوشتی موهای لخت قهوه ای روشن اشاره کرد و گفت آرتام و به کناره آرتام یه پسره قد بلند ولی از ارتام کوتااه تر هیکل ورزش کاری با چشای قهوه ای لبا قلوه ای با دماغ خوش فرم اشاره کرد آرش و کنار آرش یه پسره هم قد ارش مثل هیکل اون 2 تا ورزشکاری چشای مشگی دماغ خوشگل لبا گوشتی گفت سپهر و رو به من گفت تو دوستات و معرفی کن تا آشناشن

"آرتام "

اوه اوه اینا چه دافن چه خوشملن اورین به ادرین که همچین کسایی رو پیدا کرد اون دختره که کنار ادرین وایستاده بود گفت:من نفسم خواهر ادرین بعد رو به یه پسره قد متوسط چشا مشگی لب دهن مناسب با صورتش که گفت ارسام دوست ما و البته عین بردار ما هستن بعد رو به دختر دیه کرد چشمای سبز لبای گوشتی کوچیک دماغ عملی موهای لختشو که رنگ مشگی داشت باز گذاشته بود گفت نازی بعد به دختره دیه اشاره کرد چشای قهوه ای لب گشاد ولی خو انقدری نبود که نشه نگاش کرد موهای جمع کرد بالا سرش گفتی آتنا بعد به دختر بغلی اشاره کرد دختری چشای توسی لبای قرمز کوچیک موهاشم عین نازی باز گذاشته بود ولی فر بود ولی نفس از همشون خوشگل تر بود چشاش آبی بود با رگه های عسلی لبای صوورتی واقا خوشمل بود

"نفس"

من:آقایون ما رو میتونید به اسم صدا کنید هیچ مردی نداره

ارتام:شما هم اشکال نداره ما رو به اسم صدا بزنید

من:آخ جوووون من از رسمی ح زدن حالن بهم میخوره

نازی:منم عین این پیرزنا

ادی:حالا ول کنید نفس تو میخای ماشین بیاری؟

من:ره با اهنگاتو مشکل دارم

ادی:اکی دخترا تو ماشین تو ارسی با ما

نفس:اه ارسی برا خودمونه


romangram.com | @romangram_com