#من_دیوونه_توام_پارت_39
من:یه پوزخندزدم و گفتم ولی اون منو نمیخاد
ادی:حالا کی هست
من:آرتام
آدی:غلط کرده که تو رو نمیخاد کی از تو بهتر
من:فعلا به چشم عشقم نیومدم
ادی:نفسی چیشده
منم کله ماجرای دیشبو براش تعریف کردم و زدم زیر گریه سرمو بغل کرد هیچی نمیگفت عمین که کنارم بود خودش کلی بود ادی:نفس اصلا بهش توجه نکن الان هم بیا بریم و رفتیم پیش ماشینا داشتم سوار ماشین ادی میشدم ارتی گفت:نفس تو ماشین من
من:نمیخام گیخام توماشین ادی بشینم
با تحکم گفتم و رفتم تو ماشین ادی که نازی هم به خاطر من امد تو ماشین ادی سرمو گذاشتم رو شیشه و به اهنگ جیز بند گوش دادم
اینقد تاریک بوده این اتاقه لعنتی
که چشام به نور حساس شدن
اینقد به تو فک کردم که میتونم همه جا تو رو احساس کنم
از این شومینه ی سرد از این شمعا بیزارم
الان چند ماهه که رفتی تا فردا بیای
پس چرا هر جارو میگردم رد پایی ازت نیست
پس چرا هر جارو میگردم رد پایی ازت نیست
romangram.com | @romangram_com