#من_دیوونه_توام_پارت_14
تو خواب ناز بودم که دیدیم یکی داره نازم میکنه
ادی:نفسی بلند شو اجی میخوایم حرکت کنیم
من:باشه داداشی الان حاظر میشم
و چمدونم که از قبل حاظر بود رو برد پایین
و منم هم دست وصورتمو شستم یه شلوار توسی مچ پام معلوم میشه با یه مانتو بلند سفید با رگه های توسی موهامو شدنه کردم دیه نبستم همینجوری باز ریختم با شال توسی با کتوتی آلستار توسی سفید آریش هم نکردم یه کلاه کپ هم گذاشتم که نوشته بود آبان به رنگ مشگی دست بند رپی هم انداختم هدفون و لپ تابم و گوشی و برداشتم رفتم پایین دیدم همه بچه ها امدن رفتم از ماشینم بالشتم و که شکل ماه بود رو برداشتم و گفتم:سلام میدونم خوبید و خودم هم خوبم پس بگید کدوم ماشین برم که بخوابم
ادی برو ماشی ارتام
من:مگه تو ماشین نمیاری؟
ادی:چرا ولی پر شده نازی هم تو ماشینه ارتامه
من:اکی
و بدون اجازه رفتم نشستم پشت نازی نشسته خوابیده بود کولمو گذاشتم پشت خودم هم رو پای نازی خوابیدم ولی لنگام تو هم جمع بود
نمیدونم چی شد که حس کردم داره پرده گوشم پاره میشه این ارتام بیشور برداشته اهنگو زیاد کرده بود
"ارتام"
1 ساعته دیر کرده اونوقت پرو پرو رفت تو ماشین"نفس رو میگم"وقتی رفتم تو ماشین دیدیم عین فرشته ها خوابیده خیلی ناز خوابیده بود انگار نه انگار همون دختریه که با زبونش همه رو حریفه بلد از 3 ساعت که شده بود 10 دیگه طاقت نیوردم که نفس و نازی بخ ابن اونوقت من و ارش بیدار باشیم به ارش نقشمو گفتم اون هم تایید کرد که اینا رو حرص بدیم خخخ اهنگ اندی تهرانشو گذاشتم و تا خر خره زیاد کردم به 2 مین نرسید که جفتشون پریدن بالا نفس در حالی که موهاش پخش شده بود با چشای گرد داشت من و نگا میکرد خخخخ قیافش خیلی باهال شده بود نازی هم هیچ فرقی با نفس نداشت خخخخخ
داشتم ریز ریز میخندیدم که پشت سرم سوخت بله دسته سنگین نفس بود که یه شترفگق به من زده بود یه دونه ارش که ارش هم مثه من خندش قطع شده بود ارش صدای ضبط رو کم کرد و گفت:چرا میزنی نفس؟
نفس:مگه کورین خیر سرمون خوابیده بودیم ها
ارتی:چرا ما بیدار باشیم شما خواب؟
نازی:چون خودت برنامه ریزی کردی
نفس:راس میگه میتونستیم ساعت12 حرکت میکردیم
ارش:وللش ادم میاد مسافرت هال کنه نه که بخوابه
ارتی یه بشکن زد و گفت:آ باریکلا
ارش:چاکریم داداش
ارتی:مخلصیم
ارش:خاک زیر پاتیم
ارتی:سربازتیم
ارش:شهیدتیم
romangram.com | @romangram_com