رمان لج و لجبازی به سبک من و تو

#لج_و_لجبازی_به_سبک_من_و_تو_پارت_62


بعد هم هردومون حالت عق زدن گرفتیم،اه اه اینقدر بدم میاد...

-راستی رها تو که گیتار نداری!!

یک چشمک زد و گفت:رفته از آترین جونش بگیره!!!

- اِ اِ اِببین کِی گفتم این آخر مخ آترین رو میزنه

ترلان:حالا انگار چه تحفه ای هم هست؟

-نیست؟؟

خعلی مستقیم بحث رو عوض کرد.

ترلان:بیا رها اینم گیتار، فقط یک آهنگ توپ بزنید ها...





بعد از رفتن ترلان ،رها یک تای ابروش رو انداخت بالا و اشاره کرد به ترلان که داشت میرفت؛منم شونه هامو انداختم بالا و خندیدم!!!والا مگه کار دیگه ای هم میشه کرد؟رها رفت و با دی جی هماهنگ کرد که میخوایم گیتار بزنیم،اونم قبول کرد.نشستیم رو صندلی ها و رها یک دست روی تارهای گیتار کشید که همه ساکت شدن و برگشتن طرف ما‌....گیتار زدنمون حرفه ای بود از راهنمایی که با هم دوست شدیم شروع کردیم تا الان؛طبق هماهنگیمون آهنگ صدای عشق بابک جهانبخش رو خوندیم:

رها:صدای قلبت تپش قلبم. صدای عشقه یکیه با هم

-ما دوتا آدم با دو تا جسمیم. ماها یک روحیم تو دوتا جسمیم. کسی نیست مثه تو هنوز که بتونه بشه یک روز همه دنیام

رها:هنوزم عاشق توام. که میدونی چی بگم تو رو میخوام

باهم:تو رو میخوام ،دوست دارم دوباره اون روزا بازم عاشق شیم عزیزم

دوست دارم بدونی وقتی نیستی من خرابه و مریضم

دوست دارم یک لحظه بشینی تو رو به روم من آرزومه باشی

غمگینه دل من خیلی سخته کم بیاره اون که پا به پاشی مگه میتونی جداشی؟

-مثه یک ساحل تو غروبی من اگر بدشم تو همیشه خوبی

هوای بارون رو تن قایق منو تو تنها منو تو عاشق

رها:به نزدیکم و تو دور دوتامون خسته ی غرور پره دردیم نزاره عادی شِه عاشقیم؟

توی آتیش عاشقی ،چرا سردیم؟باهم چرا سردیم؟

romangram.com | @romangram_com