#لج_و_لجبازی_به_سبک_من_و_تو_پارت_58


هامان:دوست دخترام برام این شرایط رو ایجاد کردن

-تا حالا چند تا دوست دختر داشتی؟؟؟

+فکر کن اونقدر زیاد که نشمردمشون!تو چی؟؟

-من تا حالا دوست پسر نداشتم

البته داشتم مثل چی دروغ میگفتم با چند یارو در حد گوشی دوست بودم نه قرار نه هیچی...به جان خودم!!!!

+دروغ نگو

-وا؛آخه واسه چی باید دروغ بگم؟؟

+چون تو فرودگاه دیدمت

-ای بابا من فقط میخواستم اون شب تفریح کنم!

+تفریح چه موقع؟!

-اون خوابه که میگن چه موقست..

این حرفم برابر شد با اون قسمتی که دختره میچرخه و دستای پسره دور شکمش حلقه میشه‌....

+حالا هرچی،فعلا که داداشت اومد وسط

با تعجب بسیار فراوان پرسیدم:با کی؟؟؟؟؟؟؟؟

+الان جامون رو عوض میکنم ببین

بعد تو یک حرکت غافلگیر کننده منو از زیر دستش رد کرد مثل حرکت اول رقص یک دستمو گرفت و دست آزادش رو گذاشت زو پهلوم،منم متقابلن دست آزادم رو گذاشتم رو شونش

-اولالا با ترلان!؟!!؟؟

+اینجوری که شواهد نشون میده بعله

-قسمت آخر آهنگه

+میدونم

بعد از این حرفم آهنگ تموم شد وما حرکت آخرو رفتیم ؛یعنی قسمتی که با یک دست ،دستمو گرفت و کنار هم قرار گرفتیم...برای اولین بار تو جشن همه داشتن مارو نگاه میکردن....بعد هم که دست زدن تکی رها وبقیه جمع بود که منو ذوق مرگ کرد...

رفتم پیش آترین و ترلان که داشتن با هم حرف میزدن...

romangram.com | @romangram_com