#لج_و_لجبازی_به_سبک_من_و_تو_پارت_13
رها:هر هر هر،بخندید!!!آفرین شما میتونید
یکی از یارو ها:بذارید معرفی کنم(و بعد اشاره کرد به کناریه ترلان)آرش،میلاد،حمید،سامان،نیاوش،آرمین و جناب خودم صدرا
-خوب به ما چه؟!
ورتا:حالا عرضتون؟!
نیاوش :عرض داشتن که داریم!!!!
حالا تو این هیری ویری ترلان گفت:لابد خرج اینارو هم من باید بدم؟؟؟
آرش:لطف میکنید ممنون میشیم!!!
رها:آره دیگه ما باید به قشر فقیر جامعه کمک کنیم....بعد این تیکه ی رها من و دخترا زدیم زیر خنده
سامان:با اینکه همتون خوشکلید ولی از اون دسته دخترایی هستین که باید زبونشون کوتاه شه
رومینا:اوهو...اونوقت کی مثلا؟؟؟
میلاد:فکر کن من
یانا:تو اول شلوارت رو بکش بالا!!!
-حالا هم بشوتین
حمید:و اگر به قول تو نشوتیم؟!؟!
حسابی رو اعصاب بودن و منم که کلا بی اعصاب؛با دیدن آترین،رادمان و سام راد با یک لبخند ناز به حمید گفتم:تا چند دقیقه دیگه معلوم میشه!
حمید:مثلا میخواین چه غلطی کنید؟!؟!آترین که رسیده بود پشت سرش به جای من جواب داد:پاشو تا بهت بگم...بعد این حرف آتی ما بروبچ از روی صندلی هامون بلند شدیم و با یک علامت بای بای رفتیم سر یک میز دیگه...یاروها هم که نگو کلا توآفساید بودن
سامان:داداش کاری داشتی؟؟؟
آتی: من که نه ،ولی فکر کنم شما با خواهر من کاری داشتین؟؟؟
خداییش وضعی بود اون هفتا رو هم اندازه این سه تا نمیشدن
صدرا:با اونا کاری نداشتیم !!!اونا اومدن سر میز ما!!!!!
اِ اِ اِ میگه برم چند تا فن کاراته روش برم ها
romangram.com | @romangram_com