#خیانتکار_عاشق_پارت_5
مثل راه نجات منه
عشق مثل لمس یه صورت خیس مثل دستات
عشق مثل آتیش تو دل شب مثل فریاد
عشق مثل مهر تو که یدفعه بی هوا به دلم افتاد
عشق مثل بغضای بی سرو ته تو غروبه
عشق مثل گریه ی بی خودیه ولی خوبه
عشق مثل بارونه اول سال که رو پنجره میکوبه..
عشق مثل درد دل منه با غم
مثل چشمای خیسه یه آدم
دلیل سر به راه شدنه
عشق یعنی غیر تو از همه خستم
یعنی میگی مواظبت هستم
مثل راه نجات منه
دست برد سمت ضبط و خاموشش کرد.
بعد با لحن خواننده مانندی گفت_عشق مثل یه حماقت بزرگه که سرتو به باد می ده؛ رویا خانم!
در حالیکه نگاهم به در خروجی بانک بود، گفتم
_تو مراقب کله ی خودت باش که دم به دیقه تو یقه ی یکیه!
با اعتراض گفت:
_من غلط بکنم، اگه یه بار دیگه با تو درد و دل کنم.
لبخند شیطونی زدم و برگشتم سمتش
_دل تو که دیگه کاروانسراست؛ دم به دقیقه به عشق یکی بنده.
مردمک عسلی چشم هاش از شدت حرص ریز شد و گفت:
_دل کاروانسرا شرف داره به دل متروکه ی تو که خرم توش نمیاد.
ابرویی بالا انداختم و با غرور گفتم:
romangram.com | @romangram_com