#گناهکاران_ابدی
#گناهکاران_ابدی_پارت_330
همزمان با ویهان چشمامون گرد شد و به لباسامون تازه دقت کردیم با حرص پوفی کشیدم بعد لبخندی روی لبم نشوندمو با حرص روبه آتیلا گفتم:
_اما ویهان رنگ لباسش آبی آسمونی نیست آبی اقیانوسیه ای:/
همه از این حرفم شروع کردن به خندیدن حتی خود ویهان هم خندیدو سری به نشونه تاسف تکون داد
به جون خودم اصلا متوجه نشدیم که هردومون یه رنگ لباس برداشتیم ای بابا حالا اینا پیش خودشون فکرای مزخرف میکنن
دیدم آتیلا دم گوش سپنتا پچ پچی کرد سپنتا اولش پوفی کشید بعدش سری به نشونه تاسف تکون داد باشه ای گفت اما بعدش دم گوش آتیلا چیزی گفت اونم چشمی گفتو با ذوق به سمت ویهان رفت چاقوی روی میزو برداشت شاینا هم آهنگو عوض کرد تا آتیلا شروع به رقص کنه
یه تای ابروم بالا پرید الان فقط منم که دارم فکر میکنم آتیلا برای رقص چاقوش از سپنتا اجازه گرفت یا شماها هم همین فکرو میکنید؟
سپنتا به دیوار تکیه زده بود سرشو تقریبا پایین انداخته بود و زیر چشمی به آتیلا و نازهایی که میکرد خیره شده بود سپنتا بعدش دست به سینه ایستاد و قدشو راست تر کرد اینبار سرشو بالاتر گرفت و مستقیم به آتیلا نگاه کرد نگاهم سمت آتیلا کشیده شد وقتی چاقورو به سمت ویهان برد و ویهان یه تراول به سمتش گرفت اون قبول نکرد و دوباره به عشوه هاش ادامه داد اینطوری باعث شد سپنتا پوف عصبی بکشه و کمی روی پاش جابه جا بشه
من چرا انقدر ریز به ریز دارم رفتارای سپنتارو تشریح میکنم؟مگه فقط سپنتاس خیره آتیلای من شده؟
به سمت بقیه برگشتم تیدا که داشت خودشو باد میزد شروین هم به آتیلا نگاه میکردو لبخند میزد کیان و شهاب و شاینا و آریاس هم دست میزدنو تشویقش میکردن
ویهان چهارتا تراول به آتیلا داد تا بالاخره راضی شد چاقورو بهش بده اما همون لحظه شاینا پرید چاقورو از ویهان گرفت که باعث شد ویهان پوفی بکشه
ویهان_حالا باید هرچی دارمو بدم تا اون چاقوی لعنتیو بهم برگردونن آقا نمیخواد با دست میبرم خیلیم تمیزه تازه رفتم حموم
همه با چشمای گرد شده به سمتش برگشتن منم با شنیدن این حرفش به شدت به سرفه افتادم که باعث شد ویهان خودش هول کنه و لبخند مصنوعی بزنه
ویهان_یه نوع اصطلاحه من الان از بیرون اومدم کجا حموم رفتم آخه
تیدا_والا چیزی از تو بعید نیست با یه لباس میری بیرون با یه لباس دیگه برمیگردی
ویهان_تیدا
تیدا با قهر روشو از ویهان گرفت منم عصبی پوفی کشیدم و ضربه آرومی به پیشونیم کوبیدم همینکه شاینا شروع به رقصیدن کرد شهاب هم بلند شد باهاش شروع به رقصیدن کرد
آتیلا به سمت سپنتا رفت و پولارو بهش نشون داد که باعث شد سپنتا سری به نشونه تاسف براش تکون بده و چیزی بهش بگه که آتیلا شروع کنه به خندیدن بعد به سمت من اومدو کنارم نشست
آتیلا_راستشو بگو کجا غیبت زد؟
romangram.com | @romangraam