#غرور_شیشه_ای_پارت_76

سودابه از این حرف او در برابر کامیار شرمگین شد . به فرناز گفت :فرناز لوس نشو

فرناز و کامیار به خنده افتادند و فرناز گفت :راستی توچه طوری می خوای بری خونه ؟

کامیار گفت :فرناز درست میگه . اجازه بدید بگم کامیاب شما رو برسونه

-نه زحمت نکشید قراره بیان دنبالم

فرناز گفت :کی قراره بیاد دنبالت ؟

-آقای افشار گفته میاد دنبالم

فرناز نگاه مشکوک کرد و گفت :آقای افشار کوچک یا بزرگ ؟

سودابه گفت :افشین قراره بیاد دنبالم

-چه طور اون می خواد بیاد دنبالت ؟

کامیار گفت :اگه جسارت نباشه و حمل بر فضولی بنده نمی گذارید میشه بپرسم این اقا افشین چه کسی باشند ؟

-ایشون صاحب خانه ی ما هستند و البته استاد ما در دانشگاه

کامیار گفت :پس تا این استاد صاحب خانه تشریف بیارند من از حضورت ون مرخص می شم

romangram.com | @romangram_com