#قرار_ما_انتقام_بود_نه_عشق__پارت_65
خدایا این حسو حال دوست ندارم
باز دور پنجره قفس کشیدم
دوباره عطرت و نفس کشیدم
قلم تو دست من پر از سکوته
دوباره از ترانه دست میکشم
باز خاطرات تو همین حوالیه
حالم همینه و یه چند سالیه
جای تو خالیه
جز تو تموم شهر میدونن حالمو
مثل کبوتر که سنگ ادم شکسته بالمو
این قلبه بی قرارو از تو دارم
این حس انتظار و از تو دارم
اسمت هنوز دور گردنم هست
من این طناب دارو از تو دارم
romangram.com | @romangram_com