#قرار_ما_انتقام_بود_نه_عشق__پارت_166
اب داغ گذاشت رو شکمم که بهم ارامش خاصی داد
طناز:بلند شو بخواب اراد خودم ماساژ میدم
اراد:ساکت شو بچه یکم لحنش دلخور بود معلوم بود از دستم ناراحته
طناز:اراد از دستم ناراحتی؟
اراد:دردت اروم شد؟
طناز:اره جوابمو ندادی؟
اراد:چیو ؟ طناز:اینکه از دستم ناراحتی؟
اراد:نباید باشم تو منو ؼریبه فرض کردی طناز اگه نمیوفتادی من نمیفهمیدم
طناز:خب خجالت کشیدم
اراد:از شوهرت؟
طناز:خب ببخشید دیگه تکرار نمیشه
اراد:باشه عزیزم بگیر بخواب خواستم از بؽلش برم بیرون نزاشت و فت
اراد:همین جا بخواب
romangram.com | @romangram_com