#انتخاب_من_پارت_86

‏: الان شراب از کجا بيارم ‏

عمه مهديه : فقط هوس کردم. نگفتم که ميخوام ‏

‏:خوب چه فرقي داره ‏

عمه مهديه : فرق داره عزيزم. هر چيزي که ادم دلش بخواد يا هوس کنه که نبايد بهش برسه. گاهي بعضي چيزا فقط هوسش قشنگه

‏ : باز نفهميدم حرفاتو ‏

عمه مهديه : بيخيال وللش صنم.‏

‏: عمه بزنم يه شبکه ديگه ‏

عمه مهديه : اره بزن.‏

زدم ‏pmc‏ اهنگ خارجي داشت از جاستين ببير. با اينکه جلف بوداما خوشم ميامد ازش عمه که تو دنياي ديگه ي بود وگرنه غر ميزد اخه از اهنگ خارجي بدش ميامد.‏

عمه مهديه : صنم ‏

‏:بله ‏

عمه مهديه : اگه امين ازت درخواست ازدواج کنه قبول ميکني

باتعجب نگاهش کردم. فکر کن امين بياد خواستکاري من چه شود

عمه مهديه : چرا چشمات توپ تنيس شدن.‏

‏: خوب اخه حرفت تعجب داشت

عمه مهديه : چرا خوب کجاش تعجب داشت ‏

‏: همه جاش تعجب داره . امين طرف من نمياد.‏

عمه مهديه : اگه امد چي قبول ميکني

تو فکر فرو رفتم .امين پسري بود که قلبمو لرزونده بود .منو اسير چشماش کرده بود. اما من گنده زدم فکر نکنم ديگه طرفم بياد اگه ميامد با سر قبولش ميکردم.‏

عمه مهديه : صنم من امين نيستم که داري فکر ميکني بگو ديگه ‏

‏: اگه بياد که نمياد. اره قبول ميکنم


romangram.com | @romangram_com