#انتخاب_من_پارت_76
: عمه سوال بپرسم
عمه مهديه : بپرس اما اگه دلم خواست جواب ميدم
: عمه تو توي اون 7ماه که غيب شده بودي کجا بودي
عمه مهديه : سوال بد
: خوب چرا جواب نميدي
عمه مهديه : چون الان وقتش نيست صنم بيخيال
: باشه اميدوارم زودي وقتش برسه که بگي
يه چيزي زير لبش گفت که نشنيدم. اخه چرا جواب سوالمو نداد.
عمه مهديه : صنم
برگشتم که بگم جانم که يهووو يه چيزي ريخت تو صورتم اول شوک شدم اما دست که رو صورتم کشيدم ديدم آرد ريخت تو صورتم و داره ميخنده به اطرافم نگاه کردم ظرف پودر کاکائو رو ديدم برداشتم و ريختم تو صورتش اولش مثل من جا خورد اما فوري به خودش امد و تخم مرغ ريخت روم حالم بد شد بدجنس منم ظرف ژلاتين رو خالي کردم روش خلاصه هرچي دم دستمون بود روي هم خالي کرديم.
عمه مهديه : چه خوشگل شدي صنم
: تو خوشگلتر شدي عمه
عمه مهديه : بدو بروو حموم بو صار(سار،ثار) خفه ام کردم
: خودت هم به حموم نياز داري
عمه مهديه : ميدونم اما اول تو برو
: چشم من برم فقط حولمو بيار برام
عمه مهديه : باشه
رفتم تو حموم لباسامو در اوردم يه نگاه کلي به حموم کردم. يه وان سفيد کوشه ي حموم بود که يه قفسه کنارش به ديوار اويزون بود که روش پراز شامپو ، صابون ،لوسيون بود. يه دوش هم سمت چپ حموم بود از اين دوش هاي که جدا ميشدن. يه اينه ي کوچولو روي ديوار کنار رخت اويز. يه جا ليفي هم رو ديوار بود.رفتم ريز دوش. عمه مهديه عاشق حموم و اب بود گاهي چندين ساعت تو حموم ميموند. يه روزي دلش ميخواست معلم بشه يا پليس. اما الان شده کافه چي،. چقدر دلم براي کافه تنگ شده بود. کافه رزمشکي يه کافه ي ناب و زيبا با ميز هاي به شکل اشکال هندسي که از چوب بودن، با چراغ هاي که از سقف اويزون شده بودن و نور کم که فضا رو رمانتيک کرده بود با شمع هاي به شکل ميوه روي هر ميز و يه منوي متفاوت. و يه سري قانوانين خاص .به هر کسي که وارد ميشد گل و فال ميداديم. سه شنبه ها تعطيل بوديم . فقط عصرا باز بوديم . موزيک کلاسيک پخش ميکرديم. جمعه هاي از صبح تا شب باز بوديم و منوي جمعه متفاوت تر بود. جلد منو از چوب بود. وقتي از خونه رفتم به کافه هم سر نزده بودم دلم بدجور هوايش رو کرده بود فردا حتما ميرم کافه. خودمو که شستم حوله رو از پشت در برداشتم و تنم کردم رفتم تو اتاقم اندام لاغري داشتم که تو اين چند روز لاغر تر شده بودم اما هنوز زيبا بودم. لباس پوشيدم و رفتم آشپزخانه
: من امدم عمه
عمه مهديه : افيت باشه برووتو حال من خودم کارا رو انجام ميدم
: نه نميخوام کمک کنم
romangram.com | @romangram_com