#انتخاب_من_پارت_36
صنم : نه ميخوام اينجا بخوابم و تو برام لالاي بخوني
: حالت خوبه صنم
بي توجه به حرفم گفت : عمه چرا عشق دردناکه چرا بي وفاي فراوانه
: عشق اگه درد نداشته باشه که ديگه عشق نيست دنيا اگه قانون داشت بي وفاي نبود
صنم : عمه احساس ميکنم رسيدم ته خط
: اول دبستان يادته
صنم : اره چطور مگه
: سر کلاس فارسي وقتي نوشته هاا به ته خط ميرسيد معلم چي ميگفت
صنم : ميگفت نقطه بزاريد بريد سر خط
: پس الان که رسيدي ته خط نقطه بزار برو سر خط زندگي جريان داره
صنم : چرا عاشق يکي ميشي که عاشقي نميدونه
: گاهي هر حسي اسمش عشق نيست
صنم : چرا دنيا وارونه هست عاشق يکي ميشي اما ميري با يکي ديگه
: شايد چون ميخواهي اونو فراموش کني شايد چون ميخواهي عشقت حسودي کنه شايد چون ميخواهي اونو از خودت بروني و خيلي دليل ديگه
صنم : عمه من خيلي دختر بدي هستم
: نه کي اين حرفو زده اخه
صنم : عمه چرا من بهت بد کردم
: واييي صنم مسابقه اي 20سوالي راه انداختي
سرشو از روي پام برداشت نگاهش پر از غم و اشک بود کم کم شبنم روي گونه اش ريخت
: چرا گريه ميکني
صنم : عمه منو ميبخشي
romangram.com | @romangram_com