#انتخاب_دوم_پارت_141

نون تست و از دستم کشيدو کرد تو حلقشو با دهن پر گفت:شاگرديتونوميکنيم استاد
لقمه ي ديگه اي شکلات زدمو گفتم:خوبه قبول داري شاگرد مني
پوزخند معروفشو زدو گفت:تواين زمينه ها بله
-هرچي...
وحيد-موندم دقيقا به کي رفتي! از اون مامان مظلوم تربيت همچين دختري بعييده
با دهن پرگفتم:من به خودم رفتم...تربيت سرخودم
تک خنده اي کردوگفت:آره خب مشخصه
ازخنده اش دلم ريخت...چقدر خوشکل ميخندي آخه پسر...بهش بگم ويار خنده اشو کردم؟
تودلم خنديدم.اونم گفت باشه حتماااااا
لقمه ي ديگه اي گرفتم که آروم گفت:گرسنه ات بود؟
-اثرات بچه است اينم؟قبلا اينقدر توجه نميکردي
فقط نگاه کرد.اشتهام کورشد.در شکلاتو بستم
وحيد-چيشد؟
باحرص گفتم:نگران نباش بچه ات سير شد
گذاشتم تو يخچالو رفتم اتاق خواب.اما نيومد.
خوبه بالا نيووردم.به زور خوابيدم
ساعت 10 بود که بيدار شدم.خبري از وحيد نبود.
تلفنو از رو پاتختي برداشتمو به نسيم زنگ زدم

romangram.com | @romangram_com