#اغوا_شده_پارت_46
یگانه: دست نجستو به پسر من نزن رذل
بهرام: یگانه ساکت شو
یگانه: تو.........(به سمت بهرام حمله کرد و با تمام توان به سینه بهرام مشت میزد)
کاموس: وضعیتش اونقدرا وخیم نیست ،تیر از بالای کتفش رد شده ،فقط زخمه
یگانه: بهت گفتم دست به پسر من نزن
بهرام: کاموس تو با من میای یگانه هم سپهر رو میبره دکتر
کاموس: وضعیت سپهر الان خوب نیست من باهات میام ولی بذار زخمش رو ضدعفونی کنم خطرناکه
سپهر تو آغوش مادرش خوابیده بود و به دو مردی که با نگاهشون همدیگه رو تهدید میکردن، خیره شده بود
یگانه: تصمیمتون چیه؟
کاموس: بهرام تو نمیتونی هم رفیقتو تحویل بدی هم زن و بچه ات رو شریک جرمم معرفی کنی
بهرام: میگم گروگان بودن
کاموس: پس چجوری سپهر از خونه بیرون میرفت؟ اینارو میخوای چطوری به پلیس ثابت کنی؟
بهرام با خشم زیادی از جاش بلند شد و میز رو هل داد که با صدای بلندی به زمین خورد، یگانه گوشهای سپهر رو محکم نگه داشت ولی پسرک ترسیده از خواب بلند شد
بهرام: برام مهم نیست این دوتا چه اتفاقی براشون میوفته و شریک جرمت میشن یا نه ! من باید به وظیفه ام عمل کنم
کاموس با حرکت دست بهرام به سمت جیبش سریع کلتش رو بیرون آورد و به سمت بهرام نشونه رفت
romangram.com | @romangram_com