#اغوا_شده_پارت_13
یگانه :نیازی نبود ،سینی رو خودم میوردم
کاموس: همینکه منو مثل یه مهمان قبول کردین خیلیه
یگانه: خواهش میکنم
سر به زیر سینی رو از کاموس میگیره و برمیگرده سمت سینک ،کاموس متوجه رفتار عجیب یگانه میشه .پشت میز میشینه و کمی به چهره رنگ و رو رفته ی یگانه خیره میشه.
یگانه: نگاهت......سنگینه
کاموس: میتونم سوال شخصی بپرسم؟
یگانه: تا چی باشه(پشت میز میشینه ولی از نگاه خیره کاموس فرار میکنه)
کاموس: همسرت زنده اس؟
یگانه: بله
کاموس: اسمش بهرامه؟
یگانه:آره
کاموس:چرا......
یگانه: بیشتر از یه سوال شد (بلند میشه و برای خودش لیوان آبی میریزه و دوباره پشت میز میشینه ،با استرس زیادی انگشتای ظریفش رو دور استکان حلقه میکنه)
کاموس: یعنی امکان سوالات بیشتر نیست؟
یگانه: خب......منم سوالاتی دارم،باید بدونم ،آدمی که به حریم خونم وارد شده چیکار کرده!....حق من نیست؟
romangram.com | @romangram_com