#اعدام_یا_انتقام
#اعدام_یا_انتقام_پارت_78
اینو تو اون مغز نداشته ات فرو کن!
من اگه روزی ... روزی روزگاری که بعید میدونم همچین اتفاقی بیوفته
بخوام تجدید فراش کنم ... از نوع واقعیش!
نه مثل تو!
میرم دنبال یکی که با سلیقه ام جور باشه
یکی که برام جذاب باشه
یکی مثل مریمم که حتی با دیدن عکسشم دلم میلرزه
نه تــــــــو!
با دادی که زد با حرف آخرش، چشمامو رو هم فشار دادم تا صداش کمتر اذیتم کنه!
آروم و با ترس چشمامو باز کردم
هنوز با خشم و اون دماغ دود گرفته اش که عین دایاناسور بعد از آتیش دهنش از بینیش دود میاد، داشت نگاهم میکرد
با دیدن چشم های بازم، دوباره انگشت اشاره اشو جلوم آوردو گفت:
- اینایی که امشب گفتمو خوب تو اون کله ات فرو کن، چون دیگه نمیخوام اون حرفارو ازت بشنوم!
فهمیدی؟
انقدر بلندو ترسناک گفت که فقط تونستم سرمو تکون بدم
باز صداش بلند شد:
- نشنیدم؟
- آ ... آره ... فه ... میدم!
- خوبه!
فقط کافیه یه بار دیگه تکرار بشه تا جهنمو جلو چشات بیارم!
دیگه خودت تا تهشو برو!
به دنبال این حرفش به طرف در رفتو از اتاق بیرون رفت
خیلی ترسیده بودم
هضم حرفاش برام سختو سنگین بود
انقدر تو شوک رفته بو دم که حتی نتونستم جوابشو بدم
هه!
بهار، زر زدی!
تو دلت خوب خطو نشون میکشی، جلوش لال میشی؟!
از خودم نا امید شدم
من میخواستم حال اینو بگیرم؟!
من؟
منی که با یه دادش همه ی پرام ریخت!
شاید چون مقصر بودم
اون فقط میخواست کمکم کنه
میخواست با هم دوست باشیم
میخواست صلح بینمون باشه
برای همین گفت اونجا بخوابم
ولی من چکار کردم
بدون هیچ فکری دهنمو باز کردمو هرچی بودو نبود بهش نسبت دادم
معلومه که رم میکنه!
هر کس بود همین کارو میکرد!
با شونه هایی افتاده از جام بلند شدمو، رختخوابمو پهن کردم
روش دراز کشیدمو به این مدت فکر کردم
به زندگیم با سهیل!
سهیل!
یعنی تا الان فهمیده که قراره آزاد بشه؟!
وای چقدر خوشحال میشه از آزادیش!
چه خوبه که حداقل تونستم برای اون مفید باشم
هر چند از دست سهیلم ناراحتم
اگه انقدر سهل انگار نبود
درسته که مست بود، ولی بد تر از اون چیزی بود که روز دادگاه فهمیدم
اعتبار گواهی نامه اش تموم شده بوده و نرفته تمدیدش کنه!
حکمش مثل آدمی بود که گواهی نامه نداره!
وگرنه مستی ... مجازاتش حبس و حدی هست که شلاق میخوره!
اگه موضوع گواهی نامه نبود ... بعد از یه مدت آزاد میشد
اما اون مثل همیشه با خیال راحت
بدون هیچ فکری
بی گواهی نامه
مست
با سرعت زیاد
نشست پشت فرمونو اون اتفاق افتاد
هم زندگی خودمونو نابود کرد
هم زندگی این بنده خداهارو!
علی حق داره از دستش شاکی باشه!
romangram.com | @romangraam