#اعدام_یا_انتقام
#اعدام_یا_انتقام_پارت_46
با لبخند بهش نگاه کردو گفت:
- جیگر بابا خوبه؟
- چقدر خوشگله!
- شکل مامانشه!
به دنبال این جمله آهی کشید که همه ی وجودم سوخت!
- متأسفم!
- ممنونم، فکراتونو کردین؟
- بله؟
- تصمیمتونو گرفتین؟
- بله!
- خب؟
- خب!
- مسخره کردین خانوم؟ چرا هرچی من میگم میگین؟
- ب ... ببخشید، من .. یه کم ..گیج شدم!
- میشه بپرسم چرا؟
- آخه نمیتونم، یعنی ... چطوری بگم ..
- پس جوابتون منفیه!
- نــــه!
- میشه واضح حرف بزنین؟!
- من ... من موافقم!
- مطمئنین؟
- بله!
- راه برگشتی نیست ها!
- میدونم!
- من طلاق بده نیستم ها، فکر نکنی بگی آب ها که از آسیب افتاد جدا میشمو میرم پیش همسر اولم!
- خیالتون راحت باشه، اهل دور زدن نیستم، از خیانت هم متنفرم!
- خوبه، چون منم نمیتونم تحمل کنم! دلیل ازدواج رو هم نباید به کسی بگین!
- نمیگم!
- این خونه و زندگیه منه، ظاهرو باطن!
اینم دخترمه، عسل!
از جونمم برام عزیز تره، هیچ دلم نمیخواد که ناراحت بشه یا کسی ناراحتش کنه!
- متوجه منظورتون هستم، میتونین به من اعتماد کنین، در ضمن، من عاشق بچه ها هستم!
romangram.com | @romangraam