#اعدام_یا_انتقام
#اعدام_یا_انتقام_پارت_119

دو روز باهات خوب تا کردم خيال برداشتت؟
بار آخرت باشه خودته جاى مريم گذاشتى
صد سال ديگه ام بگذره نگاهم بهت عوض نميشه
تو زندگيه من هيچ جايگاهى ندارى
هيچى!
اين چى ميگه؟
من بخواب با اون باشم؟
من؟
هيچى نگم فکر ميکنه خبريه!
تيز نگاهش کردمو رفتم جلوش
سينه به سينه اش ايستادمو تو چشماش خيره شدم
دندونامو رو هم فشار دادمو از بينشون گفتم:
- بفهم چى ميگى
من بخوام با تو باشم؟
من؟
اونم با کى!
تو؟
من فقط عاشق سهيلم
تا آخر عمرم
حتى اگه بياى التماسمم کنى نگاهت نميکنم
شايد اسممو تصاحب کرده باشى ولى جسمو روحم هميشه مال سهيله!
با تموم شدن حرفم يه طرف صورتم سوخت
سرم به سمت مخالف چرخيدو صداى فرياد خفه شوى على تو خونه پيچيد
دستمو به صورتم گرفتمو با بهت نگاهش کردم
تو صورتم سيلى زد!
تو صورت من؟
به چه جرمى؟
جرم عاشقى!
خودشم براى عشقش داره گلوشو پاره ميکنه!
براى اون جرم نيست، براى من جرمه!
از کى تا حالا عاشقى جرم شده
اون که ميدونست عاشق سهيلم پس اينکارا چه معنى ميده
با چشماى اشکى نگاهش کردم
اشک تو چشمم حلقه زد ولى اجازه خروج بهش ندادم
غرورم برام ارزش داشت
نگاهى بهش کردم که از صدتا سيلى بدتر بود
دستاشو مشت کردو با چشماى قرمز گفت:
- هيچ وقت، هيچ وقت دست رو غيرتم نذار
هرچى هم که بوده باشى الان زن منى
ناموسمى
ميتونى اينو بفهمى؟
- مردونگى به سيلى زدن تو صورت زن نيست
به مرديه!
کسى که زورشو با سيلى نشون ميده مرد نيست، يه ترسوئه که پشت اسم مرد قايم شده
برات متأسفم!
خيلى حقيرى!
نگاهمو ازش گرفتمو به اتاق رفتم
هنوز درو کامل نبسته بودم که در با شتاب باز شدو على اومد تو اتاق
رومو ازش گرفتمو خواستم با بى محلى از کنارش ردبشم که اومد جلومو بازوهامو گرفتوفشار داد
معلوم نيست باز چشه
منتظر نگاهش کردم تا حرفشو بزنه ولى بيشتر بازوهامو فشار داد
نگاهمو ازش گرفتم
نگاهم به يقه ى بازش افتاد
وضعيتمون درست نبود
من با اون تاپ و اون با ...
دوباره نگاهمو به چشماى خشنش دوختمو منتظر شدم
تو کل صورتم نگاه کردو گفت:
- اگه انقدر عاشقش بودى خودتو در اختيار يکى ديگه نميذاشتى
دهنمو باز کردم تا جوابشو بدم ولى چشماشو رو هم فشردو گفت:
- وسط حرفم نپر!
چله نشين عشقت ميشدى بهتر از اين بود که ...
و اينبار نگاهى به شونه هام انداخت
- هرچى بودى تموم شده
الان زن منى

romangram.com | @romangraam