#دزد_قلبم_پارت_86

من هيچوقت فرصت این کارو پیدا نکردم

هيچوقت نتونستم خودمو واسه کسی لوس کنم

که اگه اینکارو میکردم بدجور کتک میخوردم

آهی کشیدم و به راه رفتنم ادامه دادم

اونقدر راه رفته بودم که پاهام از شدت سرما گز گز میکرد

نگاهی به ساعت انداختم

یا خدا کی دوازده شده بود و من نفهميدم

ای وای به ارغوان هم نگفته بودم

سریع باید برمیگشتم

برای یه تاکسی دست تکون دادم و سوارش شدم

وقتی به مسیری که داشت میرفت نگاه کردم دهنم باز موند

من این همه راهو پیدا اومده بودم

romangram.com | @romangram_com