#دزد_قلبم_پارت_119
هومن:
دوباره به عکس نگاه کردم و خندیدم
خیلی جالب بود
یادم باشه به شکوفه هم نشونش بدم
راستی شکوفه کجاس؟
نگاهی به سالن انداختم و از جام بلند شدم و در جواب شروین که گفت کجا فقط گفتم الان میام
به بهانه ی خوردن آب وارد آشپزخونه شدم
و شیدا و شکوفه رو دیدم که مشغول تزئین کیک بودم
آب خوردم و خواستم بیام بیرون که یه دونه از توت فرنگیا بهم چشمک زد
دستمو بردم جلو و خواستم برش دارم که دستی محکم زد رو دستم
با حرص به شیدا نگاه کردم که گفت:ناخنک نزن بچه
romangram.com | @romangram_com